حکایت آفتاب: نگاهی به زندگی امام رضا علیه السلام صفحه 179

صفحه 179

جزای نیکی

15. حضرت رضا (علیه السلام) فرمود:

مردی از بنی اسرائیل، یکی از اقوام خود را کشت و جسد او را در راه برترین نواده بنی اسرائیل انداخت و سپس خودش خونخواهی نمود.

مردم به موسی (علیه السلام) گفتند: فلان خانواده، فلانی را کشته اند، بگو قاتل کیست؟

موسی (علیه السلام) فرمود: یک گاو بیاورید، آن ها همچنان که قرآن حکایت می کند گفتند: آیا ما را مسخره می کنی؟ فرمود: به خدا پناه می برم از نادانان باشم، اگر آن ها یک گاو - هرگونه که بود - می آوردند کافی بود ولی سخت گرفتند و خداوند نیز (کار را) بر آن ها سخت کرد. گفتند: از خدایت بخواه که این گاو چگونه باشد؟ فرمود: خداوند می فرماید: گاوی باشد نه کوچک و نه بزرگ بلکه متوسط. اگر آن ها هر گاوی را می آوردند - متوسط - کافی بود ولی سخت گرفتند و خداوند نیز کار را بر آن ها سخت کرد، گفتند: از خدایت بخواه که رنگ آن را معین کند، فرمود: خداوند می فرماید: گاوی است زرد که رنگ آن بیننده را شاد می کند، اگر این ها هر گاو - زرد متوسطی - می آوردند کافی بود ولی سخت گرفتند و خداوند بر آن ها سخت کرد و گفتند: از خدایت بخواه توضیح دهد که این گاو چگونه باشد، زیرا برای ما مشتبه است، فرمود: خداوند می فرماید: گاوی که نه رام است که زمین را شخم زند و نه آبیاری زراعت کند مُسَلَّمَهُ لَاِشَیهَ فیهما

گفتند: الان، حق را آوردی، دنبال آن رفتند و نزد جوانی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه