- تقديم به 1
- متن تأئيديه حضرت آيةاللّه محمد يزدي 2
- متن تائيديه حضرت آيةاللّه مرتضي مقتدايي 3
- مقدمه ناشر 4
- متنتأييديه حضرت آيةاللّهسيدعلياصغردستغيب نماينده محترمخبرگانرهبريدراستانفارس 4
- مقـدمـه مـؤلـف 6
- فصل اول:قلب در قاموس قرآن 9
- مفهوم قلب در قرآن 9
- مفهـوم قلـب در پــزشكـي و در كــلام الهـي 10
- قلب، مركز فرماندهي سيستم ادراكي 11
- فصل دوم :قلب و ادراكات آن 13
- رؤيت با قلـب و ادراك شهـودي انسان 13
- دريـافت حق از طريق قلب 14
- ترتيـب رسـوخ ايمـان در قلــب انســان 16
- درجات ايمان و پذيرش آن در قلب 17
- مفهوم محبت ايمان در دلها و كراهت كفر و فسوق و عصيان 18
- چگـونه بايد قلبها را به تعقل واداشت ؟ 19
- چگونگي تعليم و تثبيت معارف مطلوب فطرت در قلب 20
- مفهــوم حـائـل بـودن خـدا بيـن انسـان و قلــب او 22
- بيمـــاري دلهــا 23
- فصل سوم :بيمـاري قلـب 23
- مـرض قلب و عدم استقامت در عقل 26
- دلهــاي مُهــر شـده از نظـر قـرآن 27
- فصل چهارم :عقل و مفاهيم آن 29
- قلب، محل وسوسه شيطـان 29
- مفهوم عقل 29
- 2ـ عقـل عملي 31
- 1ـ عقل، به معناي نفس انسان مُدرك 31
- 3ـ عقل نظري 31
- عقــل و انـواع آن 31
- مفهــوم «البـــاب» در قــرآن 32
- تأييد عقل به وسيله نبوت 32
- روش تعليـم قـرآن، مبتني بر حـس و عقل و الهام 34
- فصل پنجم:عقل و كاربرد آن 35
- عقل و كاربرد آن در انسان 35
- عقل و عوامل ديگر برتري انسان 36
- عقـــــــل و اعمـــــــال 37
- عبـور از عقــل به حـق 38
- فصل ششم :عقل، سلامت و بيماري آن 39
- عقل و عملكرد سالم آن 39
- ســلامـت عقـــل چيســت ؟ 40
- نمــونــههـاي عقــــل كــامــل 41
- حقاليقين و واهمه و مشاهده و عقل 42
- عـوامل انحـراف عقـل 44
- چگونه انسان در عين داشتن زبان و گوش، كر و لال ميشود؟ 45
- مفهــــوم علــــم در زبــــان قـــــرآن 46
- فصل هفتم:علم در انسان 46
- علوم الهام شده به انسان و تشخيص فطري او 47
- شـروع علـم انسـان از لحظه تـولـد 48
- رابطـه علـم و هـدايـت و تعليـم الهي 49
- درك واقعيت از طريق علـم 51
- هـدايت و تعليمـات انسانهاي اوليـه 52
- بيكــرانـي علـم و سهــم قليـل انسان 53
- چگـونگـي علم انسان به خـدا 55
- دستــرسـي علـــم انســاني بــه غيــب 56
- علـم بـه حـوادث و موضـوع تكليـف انسـان 58
- محــدوديت رسـائي علـم در انسانهاي غيـرمـؤمـن 59
- علــم حضــوري، بــدون نيــاز بــه فكــر و حــواس 60
- فصل هشتم :علم حضوري، علم ضروري و علم يقين 60
- معناي رؤيت خدا و علم ضروري 62
- رؤيــت و لقـاء اللّه 64
- مـوعـد ديـدار و زمـان دسترسي به علم ضروري 65
- احـاطه و نزديكي خدا به انسان 66
- راههاي حصول اطمينان علمي 68
- علم حقيقي يا حق يقين 69
- علـم يقين و عيـن يقين 70
- علـم يقيـن ، عيـن يقيـن و رؤيـت جحيـم در دنيا 71
- فصل نهم :علم خاص و عصمت پيامبران 73
- عصمت، يك نوع علم خاص 73
- تفــاوت علــم خــاص عصمــت بـا سـايـر علـوم 74
- انصـراف اختياري معصومين از خـلاف 75
- مُخلَصين و علم خاص آنها 76
- علم مخصوص يا اسم اعظم ؟ 78
- حكمت، دانشي كه خداوند عطا ميكند! 79
- تعليــــم حكمـــت الهــــي 80
- نفي علـم غيب انبيـاء 82
- فصل دهم:علم در ساير موجودات 84
- وجـود علم و درك در تمـامي موجـودات 84
- مفهوم علم و بيان در موجودات 85
- فصل يازدهم:كلام و ساخت آن نزد انسان 87
- انسـان چگونـه كلام را ميسازد ؟ 87
- كيـفـيـت معني در كـلام 89
- نظــام تشكيــل كــلام و الهــام معنـا 90
- الهــام و تعليــم بيــان 91
- فصل دوازدهم:كلام و تكلّم نزد خدا 93
- كــلام و منشــأ مبـاحـث علــم كـــلام 93
- مفهـوم تكلم و كلام نزد خدا 94
- تفاوت كلام خدا و انسان 96
- چگـونه خداوند با بندگانش سخن ميگويد ؟ 97
- خلـق كـلام و تكلم خدا 98
- مفهوم حجاب در وحي و تكلم الهي 99
- چگــونگــي الهــام و وحــي به زنان 101
- مفهـوم نطق و بيان در موجودات غير انسان 102
- فصل سيزدهم:كلام و تكلّم موجودات غيرانسان 102
- چگونه انسان و حيوان و جماد تسبيح ميكنند؟ 104
- چــه زمـاني زبــان از گفتـن بـاز ميمـاند ؟ 106
- فصل چهاردهم:كلام و تكلّم در قيامت 106
- مفهوم نفي تكلم در قيامت 107
در حالي كه ميبينيم اين حضرات چنين نبودند و در زندگي راههايي را طي ميكردند كه به مصائبي منتهي ميگشت و اگر علم به غيب ميداشتند بايد بگوييم: عالما و عامدا خود را به مهلكهاي ميافكندند. مثلاً در روز جنگ احد، رسول خدا صلياللهعليهوآله آنچه بر سرش آمد خودش بر سر خود آورد و يا علي عليهالسلام خودش عالما و عامدا در معرض تــرور مرادي ملعون قرار گرفــت و همچنين حسين عليهالسلام عمــدا خود را گرفتــار مهلكـه كربلا ساخت و... .
در اين اشكال بين علوم عادي و علوم غيرعادي خلط شده و علم غيب علمي است غيرعادي، كه كمترين اثري در مجراي حوادث خارجي ندارد.
(108) قلب، عقل، علم و كلام
افعال اختياري ما همانطور كه مربوط به اراده ماست، همچنين به علل و شرايط ديگري مادي و زماني و مكاني نيز بستگي دارد، كه اگر آن علل و شرايط هم با خواست ما جمع بشود و با آن مساعدت و همآهنگي بكند، آنوقت علّت پيدايش و صدور آن عمل از ما علّتي تــامــه ميشــود، كه صــدور معلــول به دنبــالش واجــب و ضروري اسـت، بـراي اينكه تخلّف معلول از علت تامهاش محال است.
علم امام، حادثه عليه خود را ممكنالوجود نميكند، چه علم داشته باشد و چه نداشته باشد. اين حادثه حادث شدني بود و حالا كه علم دارد اين علم تكليفي براي آن جناب ايجاد نميكند و او را محكوم به اين حكم نميسازد، كه امروز به خاطر احساس خطر از رفتن به مسجد خودداري كند. چــون اين علــم، علــم بــه غيب (يعني شدنيها)
علم به حوادث و موضوع تكليف انسان (109)
است، نــه علــم عــــادي كــه تــا تكليــفآور بــاشــد. (1)
محــدوديت رسـائي علـم در انسانهاي غيـرمـؤمـن
«ذلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ...،»
«اين است، مقدار رسائي علم آنان... .» (30/نجم)