قلب، عقل، علم و کلام از دیدگاه قرآن و حدیث صفحه 80

صفحه 80

«حكمت» به معناي نوعي احكام و اتقان و يا نوعي از امر محكم و متّقن است، آن‌چنان كه هيچ رخنه و يا سستي در آن نباشد و اين كلمه بيشتر در معلومات عقلي و حق و صادق استعمال مي‌شود و معنايش در اين موارد اين است كه بطلان و كذب به هيــچ وجــه در آن معنــا راه نــــدارد.

اين جمله دلالت دارد بر اين كه بياني كه خدا در آن بيان حال اتقان و وضع همه علل و اسباب آن را و آثار صالح آن در زندگي حقيقي بشر را شرح داده، خود يكي از مصاديق حكمت است. پس حكمت عبارت است از قضاياي حقه‌اي كه مطابق با واقع باشد، يعني به نحوي مشتمل بر سعادت بشر باشد، مثلاً معارف حقه الهيه درباره مبدأ و معاد باشد و يا اگر مشتمل بر معارفي از حقايق عالم طبيعي است معارفي باشد كه باز با سعادت انسان سروكار داشته‌باشد،مانندحقايق‌فطري‌كه‌اساس‌تشريفات‌ديني‌راتشكيل‌مي‌دهد.

حكمت‌به‌خودي‌خود، منشأخيركثيراست،و هركس‌آن‌راداشته‌باشد خيري بسيار دارد و اين‌خيركثير نه از اين جهت است كه حكمت منسوب به خداست و خدا آن را عطا كرده، چون صرف انتساب آن به خدا باعث خير كثير نمي‌شود، هم‌چنان كه خدا مال را مي‌دهد ولي دادن خدا باعث نمي‌شود مال همه جا مايه سعادت باشد، چون به قارون هم مال داد.

(146) قلب، عقل، علم و كلام

نكته ديگر اين كه فرمود: حكمت خير كثير است، با اين كه جا داشت به خاطر ارتفاع شــأن و نفــاست امــر آن بــه طــور مطلــق فــرمــوده بــاشــد «حكمت خير است،» و اين بــدان جهــت بــود، كه بفهمــانــد خيــر بــودن حكمت هم منوط به عنايت خدا و توفيق اوست و مسئله سعادت منوط به عــاقبــت امــر اســت، چــون ممكن است خدا حكمت را به كسي بدهد، ولـي در آخــر كـار منحــرف شود و عــاقبتش شــر گردد. (1)

تعليــــم حكمـــت الهــــي

«رو به‌سوي ديني‌آركه همه معارفش عادلانه و خالي‌از افراط و تفريط است،» (30 / روم) و از فطرتي سرچشمه مي‌گيــرد كه خداي تعـالي بشـر را بر آن فطــرت آفــريــده و دين«فطرت به‌چه دعوت مي‌كند؟»

1- الميـــزان ج 4، ص 347 .

تعليم حكمت الهي (147)

خــود ما هم چنيـن دينــي است» .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه