- تقديم به 1
- متن تأئيديه حضرت آيةاللّه محمد يزدي 2
- متن تائيديه حضرت آيةاللّه مرتضي مقتدايي 3
- متنتأييديه حضرت آيةاللّهسيدعلياصغردستغيب نماينده محترمخبرگانرهبريدراستانفارس 4
- مقدمه ناشر 5
- مقـدمـه مـؤلـف 7
- فصل اول :تفسير و تحليل گفتمان پسران آدم 10
- فصل دوم :تفسير و تحليل گفتمانهاي سوره يوسف 18
- گفتمان پسران يعقوب، نقشه شوم خلاصي از يوسف 23
- گفتمان يوسف و زليخا، جدال مرد خدا با رضاي ديو شهوت 33
- گفتماني در دم در، محاكمه يوسف 42
- گفتمان دلدادگان دست بريده، پناهنده شدن يوسف به زندان 47
- گفتمان با زندانيان، معرفي نسب و رسالت يوسف 54
- رؤياي سالهاي آينده، گفتمان يوسف با پادشان مصر 60
- گفتمان يوسف با برادران در سفر اول 72
- گفتمان برادران با پدر و با يوسف در سفر دوم 74
- گفتمان يعقوب با پسران، اميد به بازگشت يوسف 86
- گفتمان يوسف با برادران در سفر پاياني 90
- گفتمان يوسف با پدر، بعد از انتقال اسرائيل و پسرانش به مصر 98
- فصل سوم :تفسير و تحليل گفتمان حضرت موسي با خضر عليهالسلام 103
- گفتماني در دشواري طرز تعليم خضر 105
- ادب موسي در مقابل استاد 108
- گفتمان اتفاق اول، سوراخ كردن بدون دليل كشتي 109
- گفتمان اتفاق دوم، قتل جوان بيگناه 110
- گفتمان سوم، اعتراض به عملگي بدون دستمزد 112
- پشت پرده اتفاقات ظاهري، گفتماني درتوضيح دلايل واقعي 113
- تأويل در عرف قرآن 116
- فصل چهارم:تفسير و تحليل گفتمانهاي موسي در مدين 117
- چوپاني موسي براي شعيب، تعليم پيامبري 119
- فصل پنجم :تفسير و تحليل گفتمانهاي حضرت سليمان 123
- گفتمان مورچه در وادي نمل، انگيزه شكرگزاري سليمان 127
- هدهد پيامآور! گفتمان سليمان با پرندگان 130
- مكتوبي كريم از سليمان، به نام خدا! گفتمانهاي ملكه سباء 134
- گفتمانهاي مجلس سليمان، انتقال تخت ملكه سباء 139
- گفتمان سليمان نبي با ملكه سباء 141
- فصل ششم:تفسير و تحليل گفتمان رسولاللّه در شب هجرت 144
- فصل هفتم:تفسير و تحليل گفتمانهاي طالوت 148
- مقدمهاي بر داستان 149
- نقل گفتمان 150
- بحثي در تباه شدن زمين! 158
- فصل هشتم :تفسير و تحليل گفتمانهاي ذوالقرنين 160
- گفتمانها در ساخت سد مانع حمله يأجوج و مأجوج 163
- فصل نهم :تفسير و تحليل گفتمان لقمان حكيم و پسرش 168
- فصل دهم:تفسير و تحليل گفتمان دو صاحب باغ 173
- باقيات صالحات، نتيجه گفتمان 183
ما دادهاند.» اين جا هم آن دو جمله را تأكيد نموده ميگويد: «همه اينها فضلي است آشكارا از خدا!» (1)
گفتمان مورچه در وادي نمل، انگيزه شكرگزاري سليمان
«وَ حُشِرَ لِسُلَيْمنَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِــنِّ وَ الاِْنْسِ وَ الطَّيْرِفَهُمْ يُوزَعُونَ!»
«حَتّـي اِذا اَتَوْا عَلي وادِ النَّمْلِ قالَتْ نَمْلَةٌ يا اَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَساكِنَكُمْ لايَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمنُ وَ جُنُودُهُ وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ...!»
«و سپاهيان سليمان از جن و انس و پرنده فراهم شدند و به نظم آمدند.»
1- الميزان، ج: 15، ص: 492.
گفتمانمورچهدر وادينمل،انگيزهشكرگزاريسليمان (311)
«تا چون به وادي مورچه رسيدند مورچهاي گفت: اي مورچگان به لانههاي خود برويد تا سليمان و سپاهيان او به غفلت شما را پايمال نكنند!»
«سليمان لبخندي زد و از گفتار او خنديد و گفت: پروردگارا! مرا وادار كن تا نعمتي را كه به من و پدر و مادرم مرحمت فرمودهاي سپاس دارم و عملي شايسته كنم كه آن را پسند كني و مرا به رحمت خويش در صف بندگان شايستهات در آور!» (17 تا 19 / نمل)
«وَ حُشِرَ لِسُلَيْمنَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِــنِّ وَ الاِْنْسِ وَ الطَّيْرِفَهُمْ يُوزَعُونَ!» براي سليمان لشكرش جمع شد، لشكرها كه از جن و انس و طير بودند و از اين كه متفرق شوند يا در هم مخلوط گردند جلوگيري ميشدند، بلكه هر يك در جاي خود نگهداري ميشدند.