1- . این نوشته برداشتی آزاد است از: الثاقب فی المناقب، ص186؛ الخرائج و الجرائح، ج1، ص341؛ مدینه المعاجز، ج7، ص200 به بعد.
1.زندگی در بصره
بصره برای من، محمدبن فضل هاشمی، شهر خوبی بود و یادآور خاطرات و رویدادهایی بسیار. از کوچه ها و معابر زیبایش گرفته تا نخلستان ها و باغ هایی که محل تفرّج اهالی شهر بود، این حسّ خوب می بارید. روزگار ما در شهری که یکی از بزرگ ترین شهرهای عرب عراق به شمار می رفت، به خوبی می گذشت. همچون بیشترِ کسانی که اهل بصره بودند، من نیز به تجارت و دادوستد سرگرم بودم و روزیِ خداوند را از این راه به دست می آوردم.
منزلم در یکی از محله های قدیمی شهر بود: خانه ای بزرگ که پنجره هایش رو به منظرۀ دشتی وسیع باز می شد. هر روز، قبل از آنکه به سمت بازار حرکت کنم، مدتی پشت پنجره