- تقديم به 1
- متن تأئيديه حضرت آيةاللّه محمد يزدي 2
- متن تائيديه حضرت آيةاللّه مرتضي مقتدايي 3
- متنتأييديه حضرت آيةاللّهسيدعلياصغردستغيبنماينده محترمخبرگانرهبريدراستانفارس 4
- مقدمه ناشر 5
- مقـدمـه مـؤلـف 7
- نمونه عملي از نحوه زنده كردن مردگان 10
- فصل اول:وضعيت انساني در روز محشر 10
- قسمت دوم: كليـاتي از آغاز و انجـام قيامت 16
- الف: قيـامت چگـونــه آغــــاز مــيشــود؟ 16
- كليـاتي از آغاز و انجـام قيامت 16
- 1 ـ با نفخه اول همه ميميرند! 17
- 2 ـ با نفخه دوم همه زنده ميشوند! 18
- 3 ـ تاريكي زمين زايل مــيگــردد! 18
- 6 ـ داوري واقعي آغاز ميشود! 19
- 4 ـ نامههاي اعمال گشوده ميشوند! 19
- 5 ـ گواهــان احضار ميشوند! 19
- ب: احكام كيفراجراميشود ! 20
- 7 ـ اعمال به صاحبانش رد ميشود! 20
- 1 ـ راندهشدن كفار بصورت گروهي به جهنم 21
- 2 ـ اوليــــن سئــوال خـازنـان جهنـــم 21
- 3 ـ دستور دخـولاز ابـواب جهنم 22
- ج : احكــام پاداش اجــرا ميشود! 23
- 2 ـ صدق وعده پروردگار 24
- 1 ـ سوق داده شدن متقين بصورت گروهي به بهشت 24
- 3 ـ وراثت زمين بهشت 25
- 4 ـ اقامت و استفاده دلخواه از بهشت 25
- 5 ـ داوري بحــق و حمـد خداي سبحان 26
- قســمت ســوم : مشخصــههــاي قيامـت 29
- مشخصهها و معرفههاي قيامت و روز حشر 29
- تفاوت حساب روز قيامت با بازجوئيهاي برزخ يا قبر 31
- نوع ديدن در روز قيامت 33
- معــرفــه دوم قيـامت : روز مشهــود 33
- ظهـور و بــروز اسرار باطنها 34
- معرفــه ســوّم قيامـت : زمـان وقوع 35
- معرفه چهارم قيامت: تكلّم در روز قيامت 36
- چگونگي تكلم در روز قيامت 37
- ظهور ملكات نفساني به جاي تكلم در قيامت 38
- معرفه پنجم قيامت: ظهور نتيجه اعمال انسان (پايان اختيار و عمل) 40
- روز شهــادت گواهان (تكلم اضطراري و بي اختيار) 40
- روز قيامت، ظرف جزا (نه ظرف عمل) 41
- معرفه ششم قيامت : سعادت و شقاوت 43
- بهشت يا آتش در قيامت (انتهاي سير انساني) 44
- تــدارك بـراي سفـر بـا سعـادت آخــرت 45
- صداي نفس بدبختان در آتش جهنم 45
- از معرفههــاي قيامــت: برطرف شدن ترديدها 46
- هر كس آنچه كرده ميداند! 47
- كورشدگان و فراموششدگان روز محشر 49
- اصناف سهگانه مردم در روز محشر 52
- خـروج از قبـر و فاش شدن نهان انسان 53
- حــال فــزع كل موجــودات 55
- موقفيازپنجاه مواقف روزقيامت 56
- قيامت در سوره قيامت 58
- روزي كه مؤمنيــن، استهزاگران را نظــاره ميكنند! 61
- قطع ارتباط افراد و خانواده و نسب در روز قيامت 63
- روزي كه بت و بتپرست با هم محشور ميشوند 65
- حشر جمعي مشركين و خدايان دروغين 67
- روز بــييــار و بـــي يــاور 68
- حشـر و ظهور مالكيت حقيقي الهي 69
- خلق قيامت و نفخ صور و كيفيت احضار و حشر عام 70
- نشر و بازشدن طومار مردگان در پيشگاهالهي 72
- بـازگشت خـاك هـر قالبي به قالبروح خود 73
- قسمت چهــارم: وضعيـت زنــده شـدگـان 73
- ورود به قيامت با سائـق و شاهد 75
- كنار رفتن پرده غفلت و تيزبين شدن ديدگان 77
- فـرشتـه مـوكـل تحـويلـش مـيدهــد! 79
- شرح روزي كه در صور دميده مـيشـود! 80
- پـايـان سرنوشـت انسانها 86
- فَتَعالَي اللّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ! (1) 87
- رستاخيز همه مردگان با آخريــن نفخه صور 88
- حال مردم در نفخه اول صور و در نفخهدوم صور 90
- كيفيت نفخ و دميدن در صور 91
- از قبرها با سرعت بيرون ميآيند! 94
- تلاطم انساني قبل از قيامت و نفخ صور براي جمع شدن 95
- ســــؤال يـــوم حشـــر 96
- صحــراي محشـــر 96
- هلاكشدگان در پيشگاه خدا حاضر خواهند شد! 98
- ظهور دهشت و اهوال غير قابل تصور در قيامت 99
- روز آزفه، دلها از شدت ترس بهگلوگاه ميرسد! 101
- يَوْمَ التَّناد، روز فريادهاي بلند و فرارهاي بي فايده 102
- شدت روز قيامت و ناتواني مستكبرين از سجده 104
- توصيف روز قيامت و عذاب كفار در آن 106
- روزي سخت بــر كـافـران، روز نقـر ناقور 110
- بطشه كبري! انتقام الهي 111
- حال انسان در روز قيامت 114
- حال جمعي مـردم در روز قيـامـت 117
- احـوال متفاوت انسـانها در وقوع صيحه آسماني 121
- طامّه كبري - ضابطه سكونت در جهنم و سكونت در بهشت 124
- مقــام پروردگار و كسي كه از آن بترسد! 127
- قسـمت پنجـم: رستــاخيـز سـايـر مــوجــودات 129
- حشـر تمامي جنبندگــان روي زمين و پرندگان هوا 129
- اثبات حشــر بــراي حيـوانــات 132
- سؤالات و ابهامات در حشر حيوانات 132
- حشر آسمانها و زمين و آفتاب و ماه و سنگها و غير آن 133
- شباهت حشر حيوانات به حشر انسان 133
- عــدم اثبــات پيامبـر بـر غيـر انسـان 135
- فصل دوم:تغييرات طبيعي و نشانههاي 58 گانه قيامت 136
- سقـــوط نظــام دنيـــا و نشـــانههــاي آن 137
- نشانه 1 ـ محوشدن نور ستارگان 138
- نشـانه 2 ـ شكافته شدن آسمان 138
- نشانه 3 ـ ريشهكن شدن كوهها 138
- نشانه 4 ـ حاضرشــدن انبيــاء 139
- نشانه 5 ـ وقــــــوع زلـــزلـــه عظيـــــم 141
- نشانه 6 - رهــــا كــــردن عـــزيـــــزان 141
- نشـانه 7 ـ گيـج و دهشت زده شــدن آدمهـا 142
- نشانه 8 ـ پيچيده و تاريكشدن خورشيد 143
- نشانه 9 ـ سقـوط و تيـرهشـدن ستارگان 144
- نشــانــه 10 ـ راه افتـادن كوهها 144
- نشانه 11 ـ بيصاحب ماندن اموال 144
- نشانه 12 ـ محشور شدن وحوش 145
- نشانه 14 ـ رسيدن نفوس به زوج خود 146
- نشانه 13 ـ آتـــش شــــدن دريــاهــــا 146
- نشانه 15 ـ سؤال از دختــران زنده بگـور شده 147
- نشانه 17 ـ كندهشدن و پيچيدهشدن آسمانها 148
- نشانه 16 ـ بــاز شــدن نامههـاي اعمـــال 148
- نشــــانــــه 18 ـ افـــروختـــه شـــــدن دوزخ 149
- نشانه 19 ـ نــزديــك شــدن بهشــت به اهــل آن 149
- نشانه 20 ـ پي بردن فرد به اعمال خود 150
- نشانه 22 ـ گشاد شدن زمين و بيرون ريختن مردگان 152
- نشانه 21 ـ منشق و منقاد شدن آسمان 152
- نشانه 23 ـ بركندهشدن كوهها و ظهور افق زمين 153
- نشـانه 25 ـ تلاشي و تبـديل كوهها به ســراب 155
- نشانه 24 ـ بـــازشـدن درهـــاي آسمــــان 155
- نشانه 26 ـ تغييريافتن زمين و آسمان بهشكل ديگر 157
- نشانه 27 ـ ذره ذره شدن كوههــا و تخت شدن زميــن 159
- نشانه 28 ـ پيچيدهشدن آسمان مانند طومار 160
- نشانه 29 ـ حركت كوهها چون ابرها 162
- نشانه 31 ـ كوههامثل پشمحلاجيشده 164
- نشـانه 30 ـ آسمان مثل مس ذوبشده 164
- نشانه 32 ـ خسوف و تاريك شدن ماه 165
- نشانه 33 ـ جمعشدن ماه و خورشيد با هم 166
- نشــانــه 34 ـ دود آوردن آسمـان 167
- نشـانـه 35 ـ روشن شـدن زمين با نـور پروردگار 168
- نشانه 38 ـ منشق و واهي شدن آسمان 171
- نشانه 36 ـ دميـده شـدن در صـــور 171
- نشانه 39 ـ ظاهر شدن ملائكه و عرش براي انسانها 171
- نشانه 37 ـ كوبيدهشدن زمين و كوهها 171
- نشانه 40 ـ فاش شدن عقايد و اعمال انسان براي خدا 172
- نشانه 41 ـ قرارگرفتن همه مردگان در روي زمين 174
- نشانه 43 ـ تكانخوردن زمين با زلزله عظيم 176
- نشانه 42 ـ زيرو رو شدن نظام عالم 176
- نشانه 44 ـ آرد شدن كوهها و پراكنده شدن آنها در هوا 177
- نشانه 47 ـ متصل و مخلوط شدن دريـاهــا بـا هــم 179
- نشانه 45 ـ انفطــار و پـــارهشــدن آسمــان 179
- نشانه 46 ـ درهم شدن ستارگان و خروج آنها از مدار 179
- نشانه 48 ـ منقلبشدن خاك قبرها و ظاهرشدن مردگان 180
- نشانه 50 ـ سخن گفتن زمين از حوادث واقع در روي آن 182
- نشانه 49 ـ زلزلههاي پيدرپي زمين و خروج اثقال آن 182
- نشانه 51 ـ متمايز شـدن افراد بـراي ديدن اعمال خود 183
- نشانه 52 ـ پراكنده شدن مـردم مانند ملخ روي زمين 187
- نشانه 53 ـ متلاشي شدن كوهها چون پشم رنگارنگ حلاجي 187
- نشانه 54 ـ تبديــل شـــدن كوههـــا به تــل ماســــه 190
- نشانه 55 ـ انفطار و شكافتــه شدن آسمـــان 191
- نشانه 56 ـ شكافته شدن آسمان با ابرها و نزول ملائكه 192
- نشانه 57 ـ آمدن صيحه شديد و فرار انسان از اقرباي خود 194
- نشانه 58 ـ وقوع راجفه و رادفه - زلزله وحشتناك و صيحه عظيم 197
- فصل سوم:يَوْمُ الْفَصْل، روز ميقات جمعي 197
- يَـوْمُ الْفَصْـل، ميقات و وعـدهگاه خلـق 199
- يَـوْمُ الْفَصْل و كـمينگـاه بـودن جهنـم 201
- يَوْمُ الْفَصْل و بهشت رستگـاران 205
- يَوْمُ الْفَصْل و ربوبيت عمومي رحمان 207
- مـلائكــه و روح و نه خصـــوص طاغيـــان. 209
- يَوْمُ الْفَصْل، ذلِكَ الْيَوْمُ الْحَقُّ 210
- تمتـع مجرمين در دنيا و عذابشان در يَوْمُ الْفَصْل 212
بنابراين، اگر انسان عمل نيكي انجام دهد، دست راستي ده برابرش را مينويسد و اگر عمل زشتي مرتكب شود به دست چپي ميگويد: هفت ساعت مهلتــش بده، شايد تسبيـحي گويــد و استغفـاري كنـد، (اگــر نكــرد آن وقـــت گنــاهــش را بنــويــس.)
ورود به قيامت با سائق و شاهد (161)
مؤلف: در نهــجالبلاغـــه در معنــاي آيــــه «وَ جائَــتْ كُــلُّ نَفْــسٍ مَعَهــا سائِــقٌ وَ شَهيدٌ،» فرمــوده: سائقــي كه او را به سوي محشــر ميبرد و شاهــدي كه عليه او بــه آنچــه كـرده است شهــادت مـيدهـد .
كنار رفتن پرده غفلت و تيزبين شدن ديدگان
«لَقَدْ كُنْتَ في غَفْلَـةٍ مِـنْ هـذا فَكَشَفْنا عَنْـكَ غِطـاءَكَ فَبَصَـرُكَ الْيَـوْمَ حَديـدٌ،»
«به او گفته ميشود: اين وضع كه ميبيني در دنيا هم بود امّا تو از آن در پردهاي از غفلتبودي ما امروز پردهاترا كنارزديم اينك ديدگانتامروز تيزبينشده است!» (22 / ق)
(162) اوضاع طبيعي و انساني قيامت
وقوع اين آيه در سياق آيات قيامت و قرائني كه پيرامون آن است، اقتضا دارد كه اين آيه نيز از خطابات روز قيامت و خطاب كننده در آن خداي سبحان و مورد خطاب در آن همان انساني باشد كه در جمله «وَ جائَتْ كُلُّ نَفْسٍ،» سخن از او به ميان آمده و اين معنا را دست ميدهد كه خطاب در آن خطابي است عمومي و متوجه به تمامي انسانها، الا اينكه توبيخ و عتابي(1) كه از آن استشمام ميشود چه بسا اقتضا كند كه بگوييم خطاب در آن تنها متوجه منكرين معاد باشد، علاوه بر اين، سياق اين آيات اصلاً سياق رد منكرين معـاد است كه گفته بودند: «ءَاِذا مِتْنا وَ كُنّا تُرابـا ذلِــكَ رَجْــعٌ بَعيــدٌ.» (3 / ق)
1- به معنــاي خشم گرفتــن، ملامــت كردن است (فرهنگ معين) .
كنار رفتن پرده غفلت و تيزبين شدن ديدگان (163)