شرح خطبهی توحیدیه صفحه 32

صفحه 32

و كسي كه گويد كه «چرا؟»، پس به تحقيق كه علتي براي او اثبات كرده است، يعني اگر پرسد كه حق تعالي چرا موجود شد، و به چه علت به هم رسيد، و به چه سبب عالم شد؛ پس وجود و صفات كماليه‌ي حق تعالي را، معلل به علت گردانيده است؛ و حال آن كه ذات و صفات خدا، علت نمي‌دارند.

و من قال متي فقد وقته

و هر كه مي‌گويد «چه وقت موجود شد؟» پس ابتداي زماني براي وجود او قرار داده است، و حال آن كه وجود او ازلي است؛ با آن كه او را زماني دانسته است، و حال آن كه زماني نيست.

و من قال فيم فقد ضمنه.

و هر كه مي‌گويد كه «در چه چيز است؟»، پس او را در ضمن چيزي قرار داده، و چيزي را به او محيط دانسته است؛ چنان كه [91] گويد كه در چه مكان است، پس او را چنان دانسته، كه مكان [92] به او محيط مي‌تواند شد؛ و اين مستلزم جسميت و تجزي و احتياج است؛ و هر يك، مستلزم امكانند؛ با [93] آن كه اصل محصور بودن، نقصي [94] است كه بر خالق روا نيست.

و من قال الي فقد نهاه.

و هر كه گويد كه «خدا تا كجا كشيده است»، پس او را جسمي دانسته، محدود به نهايتي چند.

و من قال حتي م فقد غياه و من غياه فقد غاياه و من غاياه فقد جزاه و من جزاه فقد وصفه و من وصفه فقد الحد فيه.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه