- « طلیعه » 1
- « بزرگ اهل هدایت » 3
- « مق_دم_ه مؤلف » 5
- « سخ_ن وی_راست_ار » 8
- « 1 _ ه_دایت » 11
- « 2 _ گ_ویا به ه_ر زب_ان » 18
- « 3 _ تق_اض_ای گنجش_ک » 20
- « 4 _ جام_ه ای و درهم_ی » 24
- « 5 _ آب حی_ات » 28
- « 6 _ چشم_ه س_ارِ عل_م اله_ی [ 1 ] » 47
- « 7 _ چشم_ه س_ارِ عل_م اله_ی [ 2 ] » 56
- « 8 _ چشمه س_ارِ عل_م اله_ی [ 3 ] » 61
فرض کنیم که جانداران، نطق و کلام ندارند، می توان گفت که خداوند سبحان، در بعضی از موارد، به آنها قدرت بر سخنگویی بدهد، تا معجزه پیامبر و امام صلوات اللّه علیه را ظاهر سازد.به طور خلاصه ، ردّ آنچه از حجّت های معص_وم الهی علیهم السلام وارده شده، یا تأویل آن مطالب که بدون برهان قاطع صورت گیرد، جرأت ورزیدن برخدا و رسولش و حجّت های او علیهم السلام است ». (1)
« 4 _ جام_ه ای و درهم_ی »
حمیری در کتاب قرب الاسناد نقل می کند:
ریان بن صلت گوید : در خراسان بودم. به شخصی به نام معمّر بن خلاّد گفتم : وقتی خدمت حضرت رضا علیه السلام شرفیاب گردیدی، از حضرتش درخواست کن که جامه ای از جامه هایش را بر من بپوشاند، و از درهم هایی که به نام ایشان سکه زده اند، تعدادی به من مرحمت فرماید.
بعدها، معمر به من خبر داد که بر حضرت رضا علیه السلام وارد شدم. آن حضرت _ بدون آنکه من چیزی بر زبان جاری نمایم _ به من فرمود : ای معمر! آیا ریان نخواسته که جامه ای جامه های مرا بپوشد و نیز دراهمی از ما راداشته باشد؟
1- بحارالانوار، ج 27 ، ص 274-273 .