- مقدمه 1
- فضايل حضرت امام رضا 3
- ازدواج حضرت رضا با امالفضل 5
- ستايش امامي از امام ديگر 5
- درباني امام رضا 5
- كوه و دريا و درختان همه در تسبيح اند 6
- خوشه انگور زهرآگين 6
- نرم گشتن بندهاي آهن 7
- احترام به مردم 8
- اخلاق امام 8
- عبادت امام در زندان 9
- عبادت امام رضا 9
- دعا در سجده شكر 10
- دعا در تعقيب نمازهاي واجب 10
- طلب بهشت 10
- كرامات وضوي امام 11
- دعا براي تمامي بيماريها 11
- ختم قرآن 12
- روزهي امام 12
- احتجاجات حضرت امام رضا 13
- اكمال دين در لحظه وفات رسول 17
- نور آسمان و زمين 17
- فتواي تحريم خمر در قرآن 22
- قياس احاديث با قرآن 24
- صاحبان چهرههاي نوراني 24
- عدم رؤيت خدا 25
- اوهام قلوب بزرگتر از ديدگان چشم است 27
- بر غريبي حسين و درد او گريه كنيد 28
- به غم ما غمين باش، در شادي ما شاد 30
- حجاب خدا 30
- وصف خدا با خود خدا 31
- عبادت چيست 32
- خلق آدم علي صورته 32
- احتجاج در باب خداوند 32
- عصمت حضرت زهرا 42
- سخنان گرانقدر امام رضا 42
- حيات ويژه شهدا 43
- علت استواري آسمان و زمين 43
- حال خردمندان 43
- رؤياي صادق 45
- بخشيده شده از رحمت 47
- دعا، سلاح پيامبران 47
- بهترين شيوهي زندگي 47
- مانع وقت نماز 48
- بعد از معرفت خدا 48
- حكمت حمد و سوره 48
- غافل از اوقات نماز 49
- تأخير نماز عمدا 49
- فلسفهي نماز جماعت 50
- تميز كردن مسجد 50
- رضوان خدا 50
- عشق و علاقهي علامه حسن زادهي آملي به امام رضا 51
- دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند 52
- زهي مراتب خوابي كه به ز بيداري است 54
- خدمت به امام هشتم 55
- دوباره ديندار شدم 56
- ما چه كم داريم 56
- ماه رمضاني با نان و پياز 56
- پاورقي 56
زهي مراتب خوابي كه به ز بيداري است
اينجانب بنابر فرموده شيخ الرئيس كه فرمود: «از عوامل ضعف بينايي چشم، خوابيدن با شكم سير است و لازم است بين غذاي شب و خوابيدن فاصله انداخت.» هميشه مقيد بودم شام را سر شب صرف كنم تا فاصله موردنظر شيخ را مراعات كرده باشم كه مبادا خداي نكرده چشمم كه يكي از مهمترين سرمايههاي كسب دانش و پيمودن راه كمال است ضرر ببيند و اين امر سبب شود كه از تحصيل علم و كمال باز بمانم (يا در شب حتي الامكان از خوردن غذا خودداري كنم.)
ولي با اين همه شبي از شبها (در شب چهارشنبه 29 جمادي الاول 1405 قمري برابر با اول اسفند 1363) شامم به تأخير افتاد و متأسفانه بعد از شام خواب شديدي بر من عارض شد.
براي اينكه فرمودهي شيخ را عمل كرده باشم، بلند شدم و شروع كردم به قدم زدن و تا دوازده نصف شب بيدار بودم، ولي بر اثر شدت حالت خواب نتوانستم از خوابيدن خودداري كنم، لذا خوابيدم.
خواب شيرين بود و رؤياي شيرينتر كه به زيارت حضرت ثامن الحجج، علي بن موسي الرضا عليهماالسلام تشرف حاصل كردم. در ابتدا به اشاره تفهيم فرمودند كه: چرا كمتر خودت را به ما نشان ميدهي و پس از آن به عبارت صريح به من فرمودند:
«اين قدر خودت را زحمت مده، ما چشم تو را تا آخر عمر