ویژگیهای امام رضا علیه السلام صفحه 145

صفحه 145

ليكن انديشه‌ي فراق شما، خواسته‌هايم را از ياد برد، حضرت پشتي خويش را بلند كرد و جامه‌اي به من داد و از گوشه‌ي سجاده‌اش چند سكه به من عطا فرمود. [254].

نيازمند

ابراهيم بن موسي قزاز مي‌گويد: هنگامي كه حضرت رضا (ع) در خراسان بود روزي در مسجد به محضرش رفته و از حضرتش استمداد مالي كردم در آن حال آن بزرگوار براي استقبال از بعضي مهمانانش بيرون رفت تا اينكه در هنگام نماز حضرت تشريف آورد در آن موقع من و امام رضا (ع) تنها بوديم و نفر سومي با ما نبود به من فرمود:

اذان بگو! گفتم: صبر كنيد تا دوستان ديگر هم بيايند؛ فرمود: «خدا ترا بيامرزد: نماز را از اول وقت تاخير ميندازد بدون اينكه علتي داشته باشد بر تو باد هميشه به اول وقت.»

پس به من اذان گفتم و نماز خوانديم.

بعد از نماز گفتم: اي فرزند رسول خدا! همچنانكه قبلا عرض كردم من محتاجم و شديدا به پول نياز دارم و سر شما شلوغ است من هم نمي‌توانم هميشه به خدمت شما رسيده و عرض حاجت كنم.

ابراهيم در ادامه مي‌افزايد: آن حضرت با تازيانه‌ي خويش زمين را كنده و بعد دست برد از آنجا كه شمشي طلا بيرون آورد و به من فرمود: بگير! اين را خداوند به تو بركت دهد و از آن استفاده كن و آنچه را كه ديدي پنهان كن.

او مي‌گويد: خداوند از آن قطعه‌ي طلا به من بركت زيادي داد، تا آنجائي كه غني ترين مردم گرديدم. [255].

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه