ویژگیهای امام رضا علیه السلام صفحه 163

صفحه 163

او در جواب مي‌گويد، بعد از اينكه بدنم را داخل قبر گذاشتند، روح من مثل اينكه لباس از تن در آوري از بدنم جدا شد، ولي همينطور كه خود به حالت بهت و حيرت نشسته بودم از طرف پائين پايم صدايي بلند شد. وقتي نگاه كردم ديدم دو نفر كه وجودشان از آتش است به طرف من مي‌آيند و من در آن حالت بي‌كس و غريب به خدا توجه پيدا كردم، و ترس تمام وجودم را گرفته بود.

بعد ديدم بالاي سرم سر و صدايي بلند شد وقتي متوجه شدم ديدم آقايي با چهره‌ي نوراني و تبسم بر لب به من طرف من مي‌آيند و هر چه ايشان جلوتر مي‌آمدند آن دو نفر كه وجودشان از آتش بود عقب‌تر مي‌رفتند تا اينكه از نظرم پنهان شدند و آقا به من خيلي نزديك شد و فرمود: «آقاي حائري ترسيدي؟» گفتم «بله، شما كي هستيد؟» فرمود: «من امام تو علي بن موسي الرضا هستم شما 38 مرتبه به مشهد به زيارت من آمديد من هم 38 بار مي‌آيم كه بعد از اين بار 37 بار ديگر خواهم آمد.» [271].

در حريم خلوت

عليرضا حسيني در يكي از روزهاي تابستان 1374 به همراه هياتي از شهر نكا در روز 28 صفر عازم مشهد شد، او همچون رودي به بحر خروشان حرم پيوست به سرزميني آمد كه سر تا پا معنويت، به اقليمي پا گذاشت كه عرشيان و فرشيان در آنجا زانو زده‌اند. ديدن گنبد و بارگاه حرم، چشمان بي‌فروغش را جلا بخشيد فضاي روحاني و معنوي حرم را از نزديك لمس نمود، حرم مملو از جمعيت بود در ميان سيل مشتاقان و ارادتمندان و حاجتمندان بارگاه ملكوتي حجت بالغه‌ي پروردگار، خود را همچون قطره‌اي مي‌ديد.

او كه مدتها بيمار بود و از بي حسي اندام تحتاني يعني فلج پاها رنج

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه