ویژگیهای امام رضا علیه السلام صفحه 233

صفحه 233

نيست. از ميان نور دستي بيرون آمد با قبايي سبز و روشن. دستي به زبان آندره كشيد و گفت: حالا بگو نامت چيست؟

آندره آرام آرام زبان گشود و گفت: آندر … آندر …

اما نتوانست نامش را كامل بگويد دوباره از ميان نور ندايي بلند شد كه بگو نامت چيست. آندره دهان باز كرد، زبانش را در ميان دهان چرخاند و با صداي بلند و مؤكد فرياد زد: اسم من رضا است. رضا …

رضا همچون بلمي بر امواج دستها مي‌رفت. لباسش هزار پاره شده بود هزار تكه به تبرك! صداي نقاره‌خانه با شادي جمعيت حاضر همنوا شده بود و مي‌نواخت. چه با معنويت و روحانيت و چه پر عظمت و جاودانه. [313].

وصال بعد از هجران

سال هائي كه تركمان ها شهر استر آباد را غارت كردند و اكثر اهالي را به اسارت گرفتند؛ از جمله‌ي كساني كه به اسارت تركمان ها درآمد، دختري بود كه او يگانه فرزند مادرش به شمار مي‌آمد اين مادر در فراق تنها دختر عزيزش پيوسته نالان و گريان بود.

او راهي براي پيدا كردن دختر خود نمي‌ديد مگر آن كه به ذيل عنايت حضرت رضا (ع) متوسل گردد تا بلكه از اين راه فرج و گشايشي در كار او پديد آمده و به ملاقات دختر خود نائل آيد. بنابراين از محل مسكوني خود به مشهد مقدس رفته و در آنجا مجاور شد و هر روز به كنار مرقد منور حضرت رضا (ع) مي‌رفت و عرض حاجت مي‌كرد.

و اما آن دختر چون گرفتار و اسير گرديد؛ در معرض فروش در آمد و

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه