رساله ی حل ما ینحل صفحه 21

صفحه 21

چرخ را به صندوق پر جواهر تشبیه کرده اند از نگونسار شدن غرض خالی گشتن وی از جواهر است که اشارت بروز است و ناپیدا شدن کواکب.

اما دغدقه در لفظ صفحه میشود زیرا که بی آن معنی تمام است که گوید صندوق چون درج چرخ نگونسار شد و جواهر آن هر سو نثار شد.

دیگر چون سطح فلک کری است و بر جسم کری صفحه اطلاق نتوان کرد اما ظاهرا صفحه بالا و صفحه ی زیر جهت صندوق فلک تعیین میفرماید تا این معنی اخذ کرده شود که آن صفحه که فوق الارض است بواسطه لمعه آفتاب جواهرش ننموده و فروریخت، و آن صفحه فلک که تحت الارض است و شعاع خورشید از آن بعید و کره ی خاک در میانه ی حایل و آن جانب به ظلمت مایل مقرر که جواهر کواکب آن بحال خود خواهد بود بنابراین قید صفحه صندوق شده باشد.

و مصرع دویم که گفت: «کرد برون باد صبح مهری مهر از دهن» در اصطلاح باد مهره آن مهره سفید را گویند که در نزد ابدالان میباشد گاهی آنرا بطریق نفیر می نوازند اینجا تشبیه مهر بدان نموده به مناسبت باد صبح و نسیم صباح که تازه کننده ی غنچه ای ارواح است.

هر آینه معنی آن شد که چون درج چرخ جواهر خود فروریخت باد صبح مهره ی مهر از دهن بر انگیخت.

بیت 03

شعله خاور گرفت از سر کبریت دود

دوده فروشست پاک دور شعاع زبن

از شعله خاور غرضش آفتاب است که خاور مشرق را گویند و خاک را از شعله آفتاب به کبریت احمر تشبیه کرده اضمار است که به ظاهر آن اشارت نیست یعنی آفتاب مشرق از سر کبریت خاک دوده شب را دور ساخت. و مصرع دویم همان مصرع اول را می پرورد که ز بن در لغت ابر سرخ را گویند یعنی

آتش شفق دوده ی شب را از دور خود که اشارت به افق است فروش است و از شنگرف او لاله و ارداغ سیاهی بدور افتاد گلها رست.

بیت 04

صبح برآمد ز کوه دامن اطلس کشان

چون نفس جبرئیل از گلوی اهرمن

غرض نمایان گشتن روشنائی صبح است از جانب کوه، و از دامن اطلس غرض برق و ضیاء اوست بر سطح کوه و چهره ی خاک که گویا چون محبوب خرامان دامن کشان می آید. و غرض از نفس جبرئیل باز همان دم صبح است که از دهن اهرمن تیره روی شب بیرون می آید و

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه