- مقدمه ناشر 1
- در مدح ثامن الائمه 21
- اشاره 21
- در مدح علی بن موسی الرضا 24
- اشاره 24
- اشاره 26
- قصیده در مدح حضرت علی بن موسی الرضا و تعریف بقعه ی منوره ی او 26
- در مدح امام هشتم حضرت علی بن موسی الرضا و منقبت امیرالمؤمنین علی 30
- اشاره 30
- در منقبت حضرت رضا 33
- اشاره 33
- اشاره 37
- در منقبت امام الجن و الانس علی بن موسی الرضا 37
- اشاره 40
- فی مناقب شاه خراسان علی بن موسی الرضا 40
- فی منقبه الامام علی بن موسی الرضا 43
- اشاره 43
- در منقبت امام همام علی بن موسی الرضا 44
- اشاره 44
- اشاره 49
- در مدح حضرت رضا 49
- اشاره 54
- در ستایش امام هشتم 54
- در نعت حضرت رضا 56
- اشاره 56
- در مدح علی بن موسی الرضا 64
- اشاره 64
- اشاره 68
- در چشم درد و تخلص به مدح امام هشتم 68
- اشاره 71
- در منقبت حضرت امام رضا 71
- در مدح امام علی بن موسی الرضا 74
- اشاره 74
- در مشهد مقدس ثامن الائمه سروده شده است 82
- اشاره 82
- اشاره 85
- در نعت امام ثامن ضامن علی بن موسی الرضا 85
- اشاره 90
- در مدح امام هشتم 90
- اشاره 92
- در مدح علی بن موسی الرضا 92
- قصیده در مدح حضرت علی ابن موسی الرضا 94
- اشاره 94
- مدح حضرت رضا 100
- اشاره 100
- در ستایش طاق و رواق مطهر و منور امام ثامن السلطان علی بن موسی الرضا 105
- اشاره 105
- اشاره 110
- در مدح امام علی بن موسی الرضا 110
- در مدح امام ثامن ضامن علی بن موسی الرضا 113
- اشاره 113
- اشاره 115
- در مدیح حضرت ثامن الائمه علی بن موسی الرضا 115
- در مدح و منقبت حضرت رضا 118
- اشاره 118
- در منقبت امام ثامن علی بن موسی الرضا 121
- اشاره 121
- در منقبت حضرت علی بن موسی الرضا 125
- اشاره 125
- اشاره 127
- در وداع روضه ی متبرکه حضرت علی بن موسی الرضا 127
- در توصیف بهار و منقبت حضرت رضا 131
- اشاره 131
- اشاره 133
- در منقبت حضرت ثامن الائمه علی بن موسی الرضا 133
- اشاره 144
- در تهنیت عید غدیر و گریز به مدح حضرت ثامن الاولیاء علی بن موسی الرضا 144
- قصیده در مدح حضرت امام همام علی بن موسی الرضا 149
- اشاره 149
- اشاره 151
- در منقبت حضرت رضا 151
- در مدح امام هشتم 153
- اشاره 153
- اشاره 155
- در النضید من لآلی فکره 155
- اشاره 158
- در مدح هشتمین سلطان کشور خلافت و هفتمین گوهر درج گنجینه ولایت 158
- اشاره 161
- در نعت علی بن موسی 161
- اشاره 163
- در مدح و تهنیت میلاد مسعود حضرت ثامن الائمه علی بن موسی الرضا 163
- فی مدح الامام ابی الحسن الرضا 166
- اشاره 166
- اشاره 169
- در منقبت امام هشتم 169
- قصیده ی سلسله الذهب فی ورود امام الثامن علی بن موسی الرضا بنیسابور 176
- اشاره 176
- قصیده در شأن حضرت ابوالحسن علی بن موسی الرضا 180
- اشاره 180
- اشاره 183
- در توسل به حضرت ثامن الائمه علی بن موسی الرضا 183
- قصیده ی رضویه در نعت حضرت رضا 185
- اشاره 185
- در میلاد مسعود حضرت ثامن الائمه 189
- اشاره 189
- اشاره 191
- شبی در حرم قدس 191
- باغ رضوان 194
- اشاره 194
- اشاره 197
- در میلاد مقدس رضوی، روز یازدهم ذی القعده الحرام سروده شده است 197
- فی مدح مولانا و سیدنا ثامن الائمه الهدی علی بن موسی الرضا 202
- اشاره 202
- در میلاد مقدس امام هشتمین 205
- اشاره 205
- در مسافرت به ارض اقدس رضوی سروده شد 209
- اشاره 209
- اشاره 211
- در مدح حضرت رضا 211
- اشاره 213
- مراد دل 213
- در منقبت حضرت امام رضا 220
- اشاره 220
- اشاره 222
- در منقبت حضرت رضا 222
- اشاره 224
- قصیده ی روز فرخنده ی میلاد حضرت رضا 224
- یا علی بن موسی الرضا ادرکنی 226
- اشاره 226
- اشاره 227
- سلسله الذهب 227
- رضا همیشه نگهدار و دادخواه بود 229
- اشاره 229
- آستان رضا 230
- اشاره 230
- اشاره 235
- دارالشفاء 235
- التجا 238
- اشاره 238
- اشاره 241
- کوی رضا 241
- اشاره 243
- کوی رضا 243
- اشاره 244
- شمع ولایت 244
- در ستایش حضرت رضا 245
- اشاره 245
- مشکوه کبریا 247
- اشاره 247
- به یمن میلاد هشتمین آفتاب 248
- اشاره 248
- اشاره 249
- غزل غربت 249
- اشاره 250
- در منقبت امام معصوم حضرت علی بن موسی 250
صید طهرانی
اشاره
صید طهرانی از شعرای کم گو و بالنسبه خوب قرن یازدهم هجری است. نام او سید علی و مولدش طهران بوده است.
در جوانی از طهران به اصفهان رفت و در آن شهر که نخبه ی شعرای زمان را در خود جای داده بود؛ به کسب معلومات پرداخت. سبک شعرش به شیوه ی متداول زمان «سبک هندی» بوده و بیشتر اشعارش غزل است.
صیدی در سال 1064 هجری به هند رفته و در سال 1069 ه در آن دیار درگذشته است. بنا به نقل برخی از مورخان نعش او را به مشهد مقدس منور امام علی بن موسی الرضا (ع) منتقل کرده اند.
در چشم درد و تخلص به مدح امام هشتم
دیوان صیدی طهرانی، به کوشش محمد قهرمان، طهران، انتشارات اطلاعات، 1364 ش.
گردون نصیب دیده ی من کرد بیحساب
دردی که چشم آینه آرد به اضطراب
نزدیک شد که ابلق چشمم برون جهد
از زیر تازیانه ی درد گران رکاب
در چشمه ها حباب ز شورش شود پدید
در چشم من گشود رمد (1) چشمه از حباب
نسبت به اشک من عرق سرد صحت است
از گل در آن نفس که فرومی چکد گلاب
گویا رفوی زخم ز هم پاره می شود
مژگان چو باز می کنم از هم به اضطراب
این ترکهای درد که در چشم خانه ام
چون دیو کرده اند نزول از سر عتاب
بد مست گشته اند ز شراب مدام خون
ترسم کنند مردم چشم مرا کباب
باکم ز ترکتازی درد دو اسبه نیست
ترسم غبار خیزد از این خانه ی خراب
افتد اگر ز سرخی چشمم به جام، عکس
گیرد چو گل پیاله ی می رنگ، بی شراب
1- 202. رمد: سرخ گردیدن سفیدی چشم و آن اکثر از باد و جریان آب بود (غیاث اللغات).