سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله: در ذکر مصائب جانسوز چهارده معصوم علیهم السلام و شهداء و اسراء کربلا صفحه 174

صفحه 174

ابن زیاد گفت: ای مخالف سرکش، بر پیشوایت خروج کردی، وصف اتحاد مسلمین را درهم شکستی، و فتنه و آشوب، به راه انداختی.

مسلم (ع) گفت: ای پسر زیاد! وحدت مسلمین را معاویه و پسرش یزید در هم شکستند و فتنه و آشوب را تو و پدرت برده بنی علاج از ثقیف بر پا نمودید و من امیدوارم که خداوند مقام شهدت را بدست بدترین خلق نصیبم گرداند.

ابن زیاد گفت: در آرزوی چیزی بودی که خداوند آن را به ثمر نرسانید و بدست اهلش سپرد.

مسلم گفت: ای پسر مرجانه! چه کسی صلاحیت آن را دارد.

ابن زیاد گفت: یزیدبن معاویه.

مسلم (ع) گفت: سپاس خداوند را، ما به رضای خدا راضی هستیم، خدا بین ما و شما حکم کند...

ابن زیاد از شدت خشم به مسلم (ع) و علی (ع) و حسن و حسین (ع) ناسزا می گفت: مسلم به او گفت:

انت و ابوک احق بالشتیمه فاقض ما انت قاض یا عدو الله.

: «تو و پدرت سزاوارتر به این ناسزاها هستید، هر چه خواهی بکن ای دشمن خدا».

ابن زیاد به «بکر بن حمران» دستور داد که آن حضرت را بالای قصر ببرد و به قتل برساند، بکربن حمران، مسلم را به بالای قصر می برد، مسلم (ع) تسبیح و ذکر خدا می گفت و بر پیامبر (ص) صلوات می فرستاد و می گفت: خدایا خودت بین ما و این گروه حکم کن.

بکربن حمران که ضربت سختی از مسلم (ع) خورده بود و کینه مسلم (ع) را در دل داشت آن حضرت را بالای قصر برد، و او را از بالای قصر به طرف زمین سرازیر کرد و گردنش را زد، سر مقدسش جدا گردید، سرش را به زمین انداخت و سپس

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه