سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله: در ذکر مصائب جانسوز چهارده معصوم علیهم السلام و شهداء و اسراء کربلا صفحه 223

صفحه 223

شب شد، و در فکر فرو رفت که آیا ملک ری را رها کند و با حسین (ع) روبرو نشود، و یا خون حسین (ع) را بریزد و به ملک ری برسد، شنیدند می گوید:

فَوَاللهِ ما اَدْرِیَ وَ اَنِّی لَحائرٌ *** اُفَکِّرُ فِی اَمْرِی عَلی خَطَرَیْنِ

أَأتْرُکُ مُلْکَ الَّرِی وَ الرَّیُّ مُنیَتِی *** اَمْ اَرْجِعُ مَأثُوماً بِقَتْلِ حُسَینٍ

حُسَیْنٌ بْنُ عَمِّی وَ الْحَواِدثُ جُمَّهٌ *** لَعَمْریِ وَ ِلی فِی الرَّی قُرَّهً عَیْنِی

: «سوگند به خدا نمی دانم و من در حیرت هستم، و در دو راهی خطرناک افتاده ام، آیا ریاست ملک ری را که آرزوی من است ترک کنم، یا از کشتن حسین (ع) با بار گناه باز گردم؟

حسین پسر عموی من است و پدیده ها هم بسیار خطیر، ولی به جانم سوگند ملک ری نور چشم من می باشد.

عمر سعد در این دو راهی خطرناک، سرانجام با توجیه باطل (مانند اینکه اگر موش را بشوئی می توان آن را خورد) چنین گفت:

یَقُولُونَ اِنَّ اللهَ خالِقُ جَنَّهٍ *** وَ نارٍ تَعْذِیبٍ وَ غُلَ یَدَیْنِ

فَاِنْ صَدَقُوا فِیما یَقُولُونَ اِنَّنی *** اَتُوبُ اِلَی الرَّحمانِ مِنْ سَنَتَیْنِ

وَ اِنْ کَذبُوا فُزْنا بِدُنیا عَظِیمَهٍ *** وَ مُلْکٍ عَظِیمٍ دائمِ الْحَجَلَیْنِ

: «می گویند: خدا آفریدگار بهشت، و آتش دوزخ و عذاب و غلهای آهنین جهنم است، اگر این سخن راست باشد، من در دو سال بعد از واقعه کربلا، توبه می کنم، و اگر دروغ باشد، اولاً به دنیای وسیع و پادشاهی بزرگی که دائماً مانند عروس به زیور آراسته شده رسیده ایم».

قتل او موجب نار است و مرا طاقت آن *** نبود لیک زری هست مرا قُرَّه عین

آتش قتل حسین نسیه وری دولت نقد *** هیچ عاقل ندهد دولت موجود به دَیْن

صبح شد، عمر سعد نزد ابن زیاد آمد و آمادگی خود را برای رفتن به کربلا اعلام کرد، عمرسعد با چهار هزار نفر و به قولی شش هزار نفر، روز سوم یا چهارم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه