سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله: در ذکر مصائب جانسوز چهارده معصوم علیهم السلام و شهداء و اسراء کربلا صفحه 325

صفحه 325

پدر جان گویا برادرم اصغر را سیراب کردی.

امام گریه کرد و فرمود:

بُنَیَّهُ هاکِ اَخاکِ مَذبوحاً بِسَهمِ الاَعداءِ

دخترم بیا (قنداقه) برادرت را بگیر که بر اثر تیر دشمن سرش جدا شده است.(1)

خدا می داند که بر سکینه چه گذشت.

گفت: جانا آتشم افروختی***جان زارم را از این غم سوختی

خوش به سوی کوی جانان رفته ای***سوی قربانگاه شتابان رفته ای

ترسیمی از شجاعت یاران حسین علیه السلام از زبان دشمن

شخصی در سپاه عمر سعد در کربلا بود و در کشتن شهدای کربلا شرکت داشت مردی از او پرسید: وای بر تو چگونه راضی شدید تا فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله را در کربلا بکشید؟!

او در پاسخ گفت: سنگ در زیر دندان تو باد اگر تو هم در کربلا بودی همان کار را که ما کردیم تو هم انجام می دادی گروهی از یاران حسین علیه السلام بر سر ما ریختند دستهایشان بر قبضه شمشیر بود مانند شتر درنده سواران ما را از چپ و راست بهم می مالیدند و خود را به مرگ می انداختند می خواستند یا از آبشخور مرگ بنوشند و یا بر مرگ چیره گردندو اگر ما دست از انها می کشیدیم جان همه افراد سپاه را گرفته بودند.(2)

سپس گفت:

فَما کُنّا فاعِلینَ لا اُمُّ لَکَ

1- معالی السبطین ج1 ص425

2- فَلَو کَفَفنا عَنها رُوَیداً لاَتَت نُفُوسُ العَسکَرِ بِحَذا فِیرِها

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه