سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله: در ذکر مصائب جانسوز چهارده معصوم علیهم السلام و شهداء و اسراء کربلا صفحه 400

صفحه 400

هنگامی که امام حسین علیه السلام و یارانش به شهادت رسیدند عمر سعد بر کشته های سپاه خود نماز خواند و آنها را به خاک سپرد و پیکرهای پاک شهیدان را همان گونه که به شهادت رسیده بودند روی خاک ها گذاشت و سپس اهلبیت امام حسین علیه السلام را به عنوان اسیر به سوی کوفه حرکت داد.

نزدیک نهر علقمه طابقه بنی اسد (در روستائی) زندگی می کردند زنان بنی اسد به قتلگاه آمدند و بدنهای پاره پاره شهداء را دیدند که گوئی تازه شهید شده بودند خون تازه از پیکر مطهر آنها بیرون می آمد بسیار تعجب کردند نزد مردان خود رفته و آنچه دیده بودند بازگو نمودند سپس به آنها گفتند: شما در پیشگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیرمومنان علیه السلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها چه عذری دارید که فرزندان آنها را یاری نکردید و از حریم آنها با نیزه یا شمشیر یا تیر دفاع ننمودید؟

مردان بنی اسد گفتند: ما از بنی امیه می ترسیم ولی چه کنیم اکنون پشیمانیم که چرا از آل رسول حمایت ننمودیم.

زنها گفتند: اکنون که از سعادت حمایت از آل رسول صلی الله علیه و آله محروم شدید برخیزید بروید و این پیکرهای پاک را دفن کنید تا لااقل ننگ یاری نکردن از آل رسول صلی الله علیه و آله از شما برطرف گردد.

مردان بنی اسدگفتند: ما این پیشنهاد را می پذیریم برخاستند و به بیل و کلنگ به سوی قتلگاه روانه شدند نخست تصمیم داشتند پیکر مطهر امام حسین علیه السلام را دفن نمایند ولی پیکر او و سایر شهدا را که سر در بدن نداشتند نشناختند حیران بودند که چه کنند ناگاه دیدند سوار ناشناسی نزد آنها آمد و به آنها گفت: برای چه اینجا آمده اید گفتند: برای دفن این اجساد مطهر آمده ایم ولی بدنها را نمی شناسیم.

همینکه آن سوار (که امام سجاد علیه السلام بود) این جمله را شنید با صدای بلند گریه کرد و فریاد زد:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه