سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله: در ذکر مصائب جانسوز چهارده معصوم علیهم السلام و شهداء و اسراء کربلا صفحه 457

صفحه 457

5-گستاخی مرد شامی و سپس شهادت او

یکی از وقایعی که تحمل آن مخصوصا از نظر معنوی بسیار دشوار بود اینکه در مجلس یزید مردی سرخرواز اهل شام نظرش به فاطمه دختر امام حسین علیه السلام افتاد و به یزید گفت:

یا اَمِیرَالمُومِنینَ هَب لِی هذِهِ الجارِیَهُ تُعِینُنی

ای امیرمومنان این کنیز را به من ببخش تا در زندگی به من کمک کند.

این درخواست بر این اساس بود که حاکمان اسلامی در جنگ های خود با کفار افرادی را اسیر می کردند و بعد یا آزاد می نمودند و یا می فروختند حکومت یزید آنقدر گستاخ بود که حتی این قانون را در مورد اسرای آل محمد صلی الله علیه و آله نیز می خواست اجرا کند.

فاطمه سلام الله علیها می گوید: با شنیدن این سخن به خود لرزیدم و گمان کردم چنین کاری خواهد شد جامه عمه ام زینب سلام الله علیها را گرفتم و زینب سلام الله علیها که می دانست چنین کاری نخواهد شد به آن مرد شامی گفت:

کَذِبتَ وَاللهِ وَ لَوُمتَ ما ذاکَ لَکَ وَلا لَهُ

به خدا سوگند دروغ گفتی وخود را پست کردی نه تو چنین حقی داری و نه یزید.

یزید از این سخن قاطع حضرت زینب سلام الله علیها خشمگین شد و به زینب سلام الله علیها گفت: تو دورغ گفتی این کار بدست من است اگر بخواهم آن را انجام می دهم.

زینب سلام الله علیها فرمود: هرگز خداوند این کار را به دست تو نداده مگر اینکه از دین ما بیرون روی و به آئین دیگری در آئی

بار دیگر آن شامی گستاخی کرد و به یزید گفت: این دختر را به من ببخش یزید (که از سخنان آتشین زینب کبری سلام الله علیها سرکوب شده بود) به شامی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه