میداد و نتیجهی همهی اینها این بود که مأمون پدر زن آن حضرت شد و تاریخ حتی یک مورد را نشان نمیدهد که اما در جواب مسألهای سکوت کرده باشد، زیرا امامی را که خداوند رهبر مردم قرار دهد، صغر سنش مانع افضل و اعلم بودن او از جمیع مردم زمان نمیشود.
هر چه از آن حضرت پرسیدهاند، پاسخ داده است و خودش هم مانند پدران بزرگوارش دربارهی خویش فرموده است:
أَنَا أَعْلَمُ بِسَرَائِرِکُمْ وَ ظَوَاهِرِکُمْ وَ مَا أَنْتُمْ صَائِرُونَ إِلَیهِ عِلْمٌ مَنَحَنَا بِهِ مِنْ قَبْلِ خَلْقِ الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ …
«من ظاهر و باطن شما و عاقبت کار شما را بهتر از خود شما میدانم.» این علم را خداوند پیش از آفرینش همهی مردم به ما عطا کرده است (یعنی آن هنگام مقرر داشته است که ما را رهبر امت و اعلم جمیع خلق قرار دهد)
امام هادی و عسکری و حجة علیهمالسلام
آنچه از ائمه نه گانه، برای اثبات مقصود خویش تا اینجا ذکر نمودیم، اگر چه به عنوان نمونه بود ولی گمان ندارم، هیچ عاقل منصفی باشد، که این مقدار را کافی و وافی به مقصود نداند، لذا خوانندهی محترم را دربارهی ائمه سه گانهی مزبور به مآخذ مربوطه مانند بحارالانوار، جلد 50 تا 53 و احتجاح طبرس ارجاع میدهیم و در اینجا به ذکر نکاتی دیگر، در رابطهی با مقصود میپردازیم:
1 - چنانکه اشاره کردیم، تمام ائمهی معصومین (علیهمالسلام) در دوران امامت و زعامت الهی خود، معاصر بودند با طاغوتیانی مستکبر و