ویژگیهای امام رضا علیه السلام صفحه 151

صفحه 151

با آل علي هر كه در افتاد، بر افتاد

بس تجربه كرديم در اين دير مكافات

با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد

ابو حبيب هرثمه بن اعين، از كارگزاران حكومت مأمون شايع بود كه حضرت رضا (ع) از دنيا رفته است، اما از آن جايي كه اين خبر را صحيح نمي‌دانستم، براي صحت و سقم آن به دربار رفتم و در ميان خادمان مأمون غلامي بنام صبيح ديلمي وجود داشت كه مورد وثوق و اطمينان مأمون بود. وي هنگامي كه مرا ديد گفت: اي هرثمه! تو مي‌داني كه من از غلامان مورد اطمينان و اهل سر مأمون هستم.

گفتم: «آري»، صبيح ديلمي گفت: داستان عجيبي دارم پاسي از شب گذشته بود كه مأمون مرا به همراه سي نفر از غلامان مخصوص و محرم اسرار خود، فراخواند. هنگامي كه به حضورش رفتيم، از بس شمع و چراغ در اطراف او روشن بود، شب مانند روز مي‌نمود. در برابر مامون تعدادي شمشير آماده، مسموم و تيز و براق ديده مي‌شد. تك تك ما را صدا كرده و از ما عهد و پيمان گرفت و گفت: «اين عهد بر شما لازم است و نبايد هيچگونه تخلفي كرده و يا دست از پا خطا كنيد و هر آنچه كه فرمان مي‌دهم بايد انجام دهيد!» ما هم سوگند وفاداري ياد كرديم و همگي گفتيم:

اطاعت اميرمؤمنان، مأمون بر ما واجب است آنگاه دستور داد به هر يك از ما شمشيري زهرآلود دادند و گفت: «همين ساعت به منزل علي بن موسي الرضا مي‌رويد و دور او را مي‌گيريد و با شمشير او را قطعه قطعه

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه