ویژگیهای امام رضا علیه السلام صفحه 201

صفحه 201

بلافاصله غسل كرده و به حرم مطهر مشرف شده و مشغول زيارت و دعا گرديد تا شب از نيمه شب گذشت خدام حرم مردم را مرخص كرده و درها را بستند و آن مرد تنها در حرم مانده و تمام درها بسته شد. بلي:

چون به بزم دوست خواهي رفت تنها خوشتر است

گر دليل راه خواهي اشك شبها بهتر است

مرد غمگين و ماتم زده چون حرم را در آن نيمه شب خلوت ديد سفره دلش را باز كرد و با محرم اسرار خويش عاشقانه به نجوا پرداخت او با كعبه‌ي مقصودش سخنها گفت و درد دلها كرد و از مولاي چاره ساز چاره كارش را طلبيد و به زبان حال مي‌گفت:

اي پادشاه حسن خدا را بسوختيم

آخر سوال كن كه گدا را چه حاجتست

ارباب حاجتيم و زبان سوال نيست

در حضرت كريم تمنا چه حاجتست

دو سوم از شب گذشته و او در حال سجده بود كه چشمانش به خواب رفت، در همان حال صدائي شنيد كه كسي مي‌گويد: «برخيز» سر برداشت، احساس كرد كه در نيمه‌ي شب آفتاب درخشان در حرم طلوع نموده و همه جا روشن است.

او درست فهميده بود وجود مقدس حضرت رضا (ع) صلوات الله عليه بود كه با او سخن مي‌گفت. حضرت در ادامه به او فرمود: «من همسرت را آورده‌ام و اكنون بيرون حرم مي‌باشد برخيز و او را ملاقات كن»

مرد زائر برخواسته و روانه شد، از بركت وجود حضرت درهاي بسته به روي او باز شد تا اينكه در بيرون حرم ناباورانه چشمش به همسر خويش افتاد، او را به همان شكلي كه در جزيره ديده بود مشاهده كرد با تعجب از او سؤال كرد: «چگونه به اينجا آمدي؟! زن گفت: «من بعد از شما از درد و فراق و اشك فراوان به درد چشم مبتلا شدم و امشب لحظاتي قبل،

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه