- تقديم به 1
- متن تأئيديه حضرت آيةاللّه محمد يزدي 2
- متن تائيديه حضرت آيةاللّه مرتضي مقتدايي 3
- مقدمه ناشر 4
- متنتأييديه حضرت آيةاللّهسيدعلياصغردستغيبنماينده محترمخبرگانرهبريدراستانفارس 4
- مقـدمـه مـؤلـف 6
- فصل اول:پايههاي اساسي جامعه اسلامي 9
- وحدت و توحيد كلمه 9
- پايه اول: وحدت و توحيد كلمه 9
- «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَميعا وَ لا تَفَرَّقُوا» 11
- بانيان اختلاف ميان مسلمين 12
- حديث ثقلين 12
- نهـي از ايجـاد تفـرقـه در جامعه اسلامي 14
- دستور دخـول در سلـم جمعــي 16
- جامعه اسلامي: امر به معروف و نهي از منكر 20
- پايه دوم جامعه اسلامي: امر به معروف و نهي از منكر 20
- بهترين امّت 23
- امر به معروف و نهي از منكر، اولين خصيصه ولايت مؤمنين 25
- عفـو از بـديهـا، و امـر بـه معـروف و اعـراض از جاهليـن 26
- نهــي از فحشــاء و منكــر و بـغـــي 28
- عـدالت 30
- امر به عدل، احسان، بخشش به خويشان، نهي از فحشاء و منكر و ستمگري 30
- احسـان 31
- بخشش به خويشان 31
- جامعه اسلامي: صبر، مقاومت، مرابطـه 32
- پايه سوم جامعه اسلامي: صبر، مقاومت، مرابطـه 32
- دستور مراقبت و اصلاح نفس و جامعه اسلامي 33
- جامعه اسلامي تحت محافظت و مراقبت دائم الهي 34
- جامعه اسلامي - حفظ و مراقبت از نفوذ دشمنان 35
- پايه چهارم جامعه اسلامي - حفظ و مراقبت از نفوذ دشمنان 35
- نهي شديد الهـي از ولايت محبت يهود و نصاري 35
- دوستي، وسيله نفوذ تدريجي يهود و نصاري 36
- دستور اكيد براي دوري از استهزا كنندگان دين 38
- اگر با يهود و نصاري دوستي كنيد از آنان خواهيد بود! 39
- جـانشينـي دوستـان خـدا بجاي دوستان مرتد يهود و نصاري 40
- تاريخ انحطاط جوامع اسلامي و ارتباط آن با دوستي اهل كتاب 42
- حكم نهيازولايت كفار و سرپرستي غيرمؤمنين 45
- مسئله تقيه و فرق آن با دوستي دشمنان دين 47
- مجوز تقيه در مقابل دشمنان دين 48
- روايات مربوط به جواز تقيه در مقابل دشمنان خدا 49
- اعــلام شــدت مخــافت از خــدا بــراي دوستداران كفار 49
- اجتنـاب از آسيب خـويشاوندي با دشمنـان ديـن 52
- نهي از وساطت در حق منافقين و شفاعت در كارهاي بد 53
- شــرايـط عــدم تعــرض بــه كفـــار 54
- استثنـاء بـر شـرايـط عـدم تعــرض 55
- دفع منافذ نفوذ دشمنان دين: منع از تعمير مساجداللّه 56
- نهي از ركون و اعتماد به ستمكاران در دين و حيات ديني 58
- امر به بحث و مجادله با اهل كتاب با نيكوترين طريق 62
- مجادله احسن چيست؟ 62
- نهي از مجادله با ستمگران اهل كتاب 62
- شرايط و آمادگي طرفين به مجادله و مباحثه 63
- دستور احتراز از منـافقيـن 63
- نهي از نفاق و ترك ولايت مؤمنين و قبول ولايت كفار 66
- منافقين در دَرَك اسفل جهنم 67
- اسـلام و اجتماع 68
- فصل دوم:بحثي در اجتماع مورد نظر قرآن 68
- اهميت رابطه بين فرد و اجتماع دراسلام 71
- ضمانت بقا و اجراي سنتهاي اجتماعي اسلام 74
- شايستگي دوام نظام اجتماعي اسلام 74
- شعار اجتماع اسلامي: پيروي از حق، نه از اكثريت 78
- نـاكـار آمـدي تمـدن غـرب در تـأمين سعادت فرد و جـامعه 84
- منطق اسلام در اداره جامعه و كشور 88
- مفهـوم پاداش الهـي و اعراض از غير خـدا 91
- راه تحول و تكامل در نظام اسلامي 93
- فصل سوم:اجتماعي بودن تمام شئون اسلامي 96
- در قرآن كريم ميخوانيم: 97
- غلبه نهائي دين حق و نظام اسلامي بر همه دنيا 106
- قوانين اسلام، و سعادت نسل حاضر 110
- زنده بودن مجتمع اسلامي 110
- فصل چهارم:بحثي در آزادي مورد نظر قرآن 112
- آزادي فطـري 113
- آزادي در تمدن غربي 113
- محـــدوديــت آزادي 113
- آزادي در قوانين اسلام 114
- برداشت غلط از مفهوم آزادي در اسلام 115
- حد و مرز اعتقادي كشور اسلامي 116
«وَعَــدَ اللّــهُ الَّـذيـنَ امَنُـوا مِنْكُـمْ وَ عَمِلُـوا الصّالِحـاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُـمْ فِـي الاَْرْضِ
شايستگي دوام نظام اجتماعي اسلام (165)
كَمَـااسْتَخْلَـفَ الَّـذيـنَ مِـنْ قَبْلِهِـمْ وَ لَيُمَكِّنَـنَّ لَهُـمْ دينَهُـمُ الَّـذِي ارْتَضـي لَهُـمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ اَمْنا يَعْبُدوُنَني لايُشْرِكُونَ بي شَيْئا...» (55 / نور)
و آيــــاتــي ديگـــر كــــه ايــن معنـــا را افـــاده مـيكنــد.
شعار اجتماع اسلامي: پيروي از حق، نه از اكثريت
البته در اين ميان جهت ديگري نيز هست كه دانشمندان در بحثهاي خود از آن غفلت ورزيدهاند كه آن عبارت است از اينكه تنها شعار اجتماع اسلامي، پيروي از حق است (هم در اعتقاد و هم در عمل،) ولي جوامع به اصطلاح متمدن حاضر، شعارشان پيروي از خواست اكثريت است، چه آن خواست حق باشد و چه باطل، و اختلاف اين دو شعار باعث اختلاف هدف جامعهاي است كه با اين دو شعار تشكيل ميشود و هدف اجتماع اسلامي سعادت حقيقي انسان است، يعني آنچه كه عقل سليم آن را سعادت ميداند و يا به عبارت ديگر هدفش اين است كه همه ابعاد انسان را تعديل كند و عدالت را
(166) جامعهشناسي
در تمامي قواي او رعايت نمايد، يعني هم مشتهيات و خواستههاي جسم او را به مقداري كه از معرفت خدايش باز ندارد به او بدهد و هم جنبه معنويتش را اشباع كند و بلكه خواستههاي ماديش را وسيله و مقدمهاي براي رسيدنش به معرفت اللّه قرار دهد و اين بالاترين سعادت، و بزرگترين آرامش است كه تمامي قواي او به سعادت (مخصــوصــي كــه دارنــد،) ميرسنــد (هر چنـد كـه امـروز خود ما مسلمانان هم نميتوانيم سعادت مورد نظر اسلام را آن طــور كه بايد درك كنيـم، براي اين كــه تــربيــت اسلامي، تربيت صــد در صــد اســلامي نبوده است.)
و به همين جهت اسلام قوانين خود را بر اساس مراعات جانب عقل وضع نمود، چون جِبِلَّت(1) و فطرت عقل بر پيروي حق است و نيز از هر چيزي كه مايه فساد عقل است به شديدترين وجه جلوگيري نموده و ضمانت اجراي تمامي احكامش را به عهده اجتماع گذاشت (چه احكام مربوط به عقايد را و چه احكام مربوط به اخلاق و اعمال را،) علاوه بر
1- جِبِلَّت به معناي طبيعت، سرشت، فطرت، اصل. فرهنگ فارسي دكترمعين. (ناشر)