کرامات الرضویه صفحه 202

صفحه 202

خرجي راه

سيد جليل آقاي حاج ميرزا طاهر بن علي نقي حسيني دام عزه كه از اهل منبر ارض اقدس و از خدام كشيك چهارم آستان قدس است و بسياري از مردم شهر مشهد بوي ارادت دارند نقل فرمود:

شبي از شبهائي كه نوبت خدمت من بود هنگام بستن درب حرم مطهر چون زائرين بيرون رفتند و حرم خلوت شد من با ساير خدام حرم مطهر را جاروب نموديم.

آنگاه ملتفت شديم كه يك نفر زائر عرب از حرم بيرون نرفته و پشت سر مبارك نشسته و ضريح را گرفته و با امام (ع) مشغول سخن گفتن است. لكن چون بزبان او آشنا نبوديم نفهميديم چه عرض مي‌كند.

ناگهان شنيدم صداي پول آمد مثل اينكه يك مشت دو قراني نقره ميان دستش ريخته شد اين بود نزديك رفتيم و گفتيم چه خبر است و اين پول از كجاست بزبان خودش گفت كه حضرت رضا (ع) به من مرحمت فرمود:

پس او را آورديم در محل خدام كه آنجا را كشيك خانه مي‌گويند و به يك نفر كه زبان عربي مي‌دانست گفتيم تا كيفيت را پرسيد.

او گفت: من اهل بحرينم و پولم تمام شده بود. عرض كردم اي آقاي من مي‌خواهم بروم و از خدمتت مرخص شوم و خرجي راه ندارم حال بايد خرجي راه مرا بدهي تا بروم.

ناگهان ديدم اين پولها ميان دستم ريخته شد (سيد ناقل گويد) چون آن پولها را شمرديم ده تومان و چهار قران دو قراني چرخي رائج آن زمان بود. [9].

شاد شو اي دل كه رضا يار ماست

در دو جهان سيد و سالار ماست

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه