کرامات الرضویه صفحه 27

صفحه 27

گفتم اين بارگه و گنبد و ايوان از كيست

گفت از مظهر حق نور هُدي مي‌بينم

ساحت عرش برين صحن زمين مهر مهين

شمس تا بنده از اين صحن و سرا مي‌بينم

شفاي چشم

مرحوم شيخ عبد الخالق بخارائي پيشنماز نقل فرمود كه پسري نابينا از اهل بخارا در اول شب 29 رجب سنه 1358 شفا يافت كه از حالات او مطلع بود فرمود:

پدر اين پسر در بخارا وفات نمود مادرش او را برداشت از بخارا به مشهد آورد و به حضرت علي ابن موسي الرضا (ع) پناهنده گرديد. چند وقتي نگذشت كه مادرش هم از دنيا رفت و آن پسر بي كس و تنها ماند. و در حجره اي از سراي بخارائي ها به تنهائي بسر مي‌برد.

شبي در حجره تنها بود ترسي به او روي داد و در اثر آن ترس چشمهايش آب آورد و نابينا شد.

چون كسي را نداشت من ترحماً او را بردم نزد دكتر فاصل كه در مشهد مقدس معروف بود به تخصص در معالجه چشم. چون دكتر چشم او را ديد به بهانه اي گفت دو روز ديگر او را بياوريد. پس از دو روز ديگر خود پسر رفته بود. دكتر بهانه ديگر آورده بود كه شيشه معاينه شكسته.

لذا پسر مأيوسانه بجاي خود برمي گردد و در آن سراي بخارائي ها يكنفر يهودي بوده از كسانيكه در مشهد معروفند به جديد الاسلام. چون از بي كسي و نا بينائي آن پسر خبر داشته گفته بود: كه من حاضرم تا صد تومان براي معالجه چشم اين پسر بدهم.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه