کرامات الرضویه صفحه 488

صفحه 488

بگو ز راه دراز آمده بَرِ تو فقيري

كه زاد و بود بجز نامه سياه ندارد

نهاده ام چو سگي در ره تو روي تضرع

به سويم ار نظري افكني گناه ندارد

غريق جهلم و مقهور نفس و مانده و حيران

رهي گشا به كسي كه دليل راه ندارد

جواب نامه

حاج ميرزا حسن طبيب (لسان الاطباء) فرمود:

وقتي كه عازم زيارت حضرت ابي الحسن الرضا (ع) شدم آن زمان مرحوم علامه فقيد زاهد حاج ملا محمدبن محمد مهدي معروف به حاجي اشرف و حجت اشرفي (كه از مشاهير علماء بشمار آمده كه در احوالاتش در كتاب قصص العلماء گفته اند آن جناب از نصف شب تا صبح مشغول عبادت و تضرع و زاري و مناجات با حضرت باري تعالي بوده و بسر و سينه مي‌زد. و هر كس او را مي‌ديده خيال مي‌كرده كه تازه از بيماري برخاسته.) در وطن اصلي خود اشرف بود و من به جهت امر وصيت نامه خود خدمت آن بزرگوار رفتم.

آن جناب تا مطلع شد كه من عازم زيارتم فرمود هنگاميكه خواستي حركت كني بمن خبر بده. از اين جهت وقتي خواستم حركت كنم نزد آن جناب مشرف شدم پس آن مرحوم پاكتي بمن داد و فرمود (لدي الورود) اين نامه را تقديم حضور امام (ع) كن و در مراجعت خود جوابش را بگير و براي من بياور. من اين تكليف و امر او را عاميانه پنداشتم كه چگونه من جواب بگيرم و لذا از آن ارادتي كه به آن جناب داشتم كاسته شد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه