ولایت فقیه صفحه 25

صفحه 25

ديگر از شئون رسول اكرم (ص) و حضرت امير (ع) اخذ ماليات، خمس، زكات، جزيه، و خراج اراضى خراجيه (68)است. آيا رسول اكرم (ص) اگر زكات بگيرد، چقدر مى‌گيرد؟ از يك جا ده يك و از يك جا بيست يك؟ حضرت امير المؤمنين (ع) خليفه شدند چه مى‌كنند؟ جنابعالى فقيه عصر و نافذ الكلمه شديد چطور؟ آيا در اين امور ولايت رسول اكرم (ص) با حضرت امير المؤمنين (ع) و فقيه فرق دارد؟ خداوند متعال رسول اكرم (ص) را ولىّ همه مسلمانان قرار داده؛ و تا وقتى آن حضرت باشند، حتى بر حضرت امير (ع) ولايت دارند. پس از آن حضرت، امام بر همه مسلمانان، حتى بر امام بعد از خود، ولايت دارد؛ يعنى، اوامر حكومتى او درباره همه نافذ و جارى است و مى‌تواند قاضى و والى نصب و عزل كند. همين ولايتى كه براى رسول اكرم (ص) و امام در تشكيل حكومت و اجرا و تصدى اداره هست، براى فقيه هم هست. لكن فقها ولىّ مطلق به اين معنى نيستند كه بر همه فقهاى زمان خود ولايت داشته باشند و بتوانند فقيه ديگرى را عزل يا نصب نمايند. در اين معنا مراتب و درجات نيست كه يكى در مرتبه بالاتر و ديگرى در مرتبه پايين‌تر باشد؛ يكى والى و ديگرى واليتر باشد.

پس از ثبوت اين مطلب، لازم است كه فقها اجتماعاً يا انفراداً براى اجراى حدود و حفظ ثغور و نظامْ حكومت شرعى تشكيل دهند. اين امر اگر براى كسى امكان داشته باشد، واجب عينى است؛ و گر نه واجب كفايى است (69). در صورتى هم كه ممكن نباشد، ولايت ساقط نمى‌شود، زيرا از جانب خدا منصوبند. اگر توانستند، بايد ماليات، زكات، خمس و خراج را بگيرند و در مصالح مسلمين صرف كنند؛ و اجراى حدود كنند. اين طور نيست كه حالا كه نمى‌توانيم حكومت عمومى و سراسرى تشكيل بدهيم، كنار بنشينيم؛ بلكه تمام امور [ى ]كه مسلمين [بدان ]محتاجند و از وظايفى است كه حكومت اسلامى بايد عهده‌دار شود، هر مقدار كه مى‌توانيم بايد انجام دهيم.

ولايت تكوينى‌

لازمه اثبات ولايت و حكومت براى امام (ع) اين نيست كه مقام معنوى نداشته باشد.

براى امام مقامات معنوى هم هست كه جدا از وظيفه حكومت است. و آن، مقام خلافت كلى الهى است كه گاهى در لسان ائمه، عليهم السلام، از آن ياد شده است.

خلافتى است تكوينى كه به موجب آن جميع ذرات در برابر ولىّ امر خاضعند. از ضروريات مذهب ماست كه كسى به مقامات معنوى ائمه (ع) نمى‌رسد، حتى ملك مقرب و نبى مرسل. اصولًا رسول اكرم (ص) و ائمه (ع)- طبق رواياتى كه داريم- قبل از اين عالم انوارى بوده‌اند در ظل عرش؛ و در انعقاد نطفه و طينت از بقيه مردم امتياز داشته‌اند (70) . و مقاماتى دارند الى ما شاء اللَّه. چنانكه در روايات معراج جبرئيل عرض مى‌كند: لَوْ دَنَوْتُ أَنْمُلَةً، لَاحْتَرَقْتُ‌(71). (هرگاه كمى نزديكتر مى‌شدم، سوخته بودم.) يا اين فرمايش كه إنَّ لَنا مَعَ اللَّهِ حالات لا يَسَعُهُ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَ لا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ‌(72)

. (ما با خدا حالاتى داريم كه نه فرشته مقرب آن را مى‌تواند داشته باشد و نه پيامبر مرسل). اين جزء اصول مذهب ماست كه ائمه (ع) چنين مقاماتى دارند، قبل از آنكه موضوع حكومت در ميان باشد. چنانكه به حسب روايات اين مقامات معنوى براى حضرت زهرا، سلام اللَّه عليها، هم هست‌(73) ؛ با اينكه آن حضرت نه حاكم است و نه قاضى و نه خليفه. اين مقامات سواى وظيفه حكومت است. لذا وقتى مى‌گوييم حضرت زهرا، عليها سلام، قاضى و خليفه نيست، لازمه‌اش اين نيست كه مثل من و شماست؛ يا بر ما برترى معنوى ندارد. همچنين اگر كسى قائل شد كه النَّبىُّ أَوْلى‌ بِالْمُؤْمِنِينَ مِن أَنْفُسِهِمْ‌(74)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه