بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 10474

صفحه 10474

سبک ولادتی

قالب نثر

شاعر ناشناس

منبع بایگانی

تعداد استفاده 0

گرفتار بود مشکل برایش پیش آمده بود ناچار قالیچه ای داشت کهنه و ارزشمند ولی گوشش یه ذره سوخته بود گفت برم همین رو بفروشم گره از کارم باز بشه همون رو بر داشت اومد تو بازار از این مغازه به اون مغازه بهش می گفتند اگر این قالیچه سالم بود و تمیز بود مثلا فلان تومان می خریدمش اما حالا که گوشش سوخته ارزشش خیلی پایین اومده. چون گرفتار بود از این مغازه به اون مغازه بلکه یکی بیشتر و بهتر بخرش. تو یکی از همین مغازه ها صاحب مغازه پرسید پی شد که این قالیچه به این با ارزشی سوت مواظبت نکردی؟ گفت: ما منزلمون روضه خونی داشتیم منقل چایی روی این قالیچه بود. زغالها ریخت روی این قالیچه و اینجوری سوخت خلاصه ظاهر و باطن همین که هست یه کم بالاتر بخر من گرفتارم به پولش نیاز دارم. گفت: تو روضه امام حسین سوخته؟ این اگه نو بود سوخته نبود فلان تومان می ارزید اما چون با

اتیش روضه سوخته من دو برابر قیمت می خرمش. اون قالیچه بود و این دله که برای بی بی داره می سوزه بی بی چند می خره؟

مناسبت ها

ربیع الاول

1- پیراهن سیاه ز تن دور می کنیم

مشخصات

مناسبت ***

سبک ولادتی

قالب رباعی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه