بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 1120

صفحه 1120

ای وای کوچه گفتم دل را بخون کشیدم

آنروز صورتت را از پشت پرده دیدم

گفتم مگر حسن جان در کوچه ها چه بوده

رخسار مادر ما داداش چرا کبوده

می ریخت اشک و می گفت در بین کوچه آنجا

نامردی از ره آمد بر بست راه ما را

با شعله های کینه آتش به پیکرم زد

با دستهای نحسش سیلی به مادرم زد

افتاد روی خاک و قلبم دعا گویش بود

دستی به روی صورت دستی به پهلویش بود

بازوی او گرفتم گفتم بریم گفتا

ز این ماجرا که دیدی چیزی مگو به بابا

62- الا ای شاخه ی نیلوفر من وای

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه