بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 1355

صفحه 1355

شاعر ناشناس

منبع زمزمه های ولایت 74

تعداد استفاده 0

متن شعر

دیده برای دیدن تو وا نمی شود

چشمی که لطمه خورده مداوا نمی شود

وقتی غلاف تیغ گرفته توان من

یعنی قنوت، شانه، خدایا نمی شود

دیگر رمق نمانده به دستان خسته ام

خواهم بگیرم اشک تو اما نمی شود

باور کنید بار مصیبت زیاد بود

بیهوده یک نهال جوان تا نمی شود

آن قدر ناله ی نفسم بی رمق شده

آهی به روی آینه پیدا نمی شود

گر چه برای پهلوی من اشکتان شفاست

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه