بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 1668

صفحه 1668

عجب مدال علی دوستی به او دادند

تمام جایزه اش هتک احترامش بود

ز پا فتاد ولی لحظه ای ز پا ننشست

جهاد دیگر او گریه ی مدامش بود

ز دست و پهلو و رخسار و سینه هیچ نگفت

تمام غصه ی او غربت امامش بود

کسی که داد ز پشت درش رسول، سلام

سکوت اهل وطن پاسخ سلامش بود

ز درد سینه و پهلو نفس نفس می زند

علی علی به نفس های صبح و شامش بود

غریب ماند میان مهاجر و انصار

کسی که حضرت جبریل هم کلامش بود

ز اشک و خونِ دل این نکته ثبت کن «میثم»

زمامدار فلک ریسمان زمامش بود

127- الا به یمن تو پاینده اقتدار ولایت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه