بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 1787

صفحه 1787

قالب غزل

شاعر ناشناس

منبع بایگانی

تعداد استفاده

0

متن شعر

می رفت سوی خانه و در دل شراره داشت

ز این اتفاق تلخ غمی بی شماره داشت

می رفت روی پنجه ی پا راه کوچه را

از حال مادرش جگری پاه پاره داشت

از زیر پای ابرهه ی کوچه زنده ماند

این بار چندمی است که عمری دوباره داشت

یک دست را به چادر مادر گرفته بود

در دست دیگرش نکند گوشواره داشت

17- به خانه ی زهرا تنها آتش سر زد

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه