بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 1862

صفحه 1862

سبک ***

قالب مثنوی

شاعر انسانی حاج علی

منبع بایگانی

تعداد استفاده 0

متن شعر

ز کوچه آمدی و چادرت با من سخن می گفت

چه رازی وحشت آور حرفها حال حسن می گفت

چرا از اینکه او را همرهت بردی پشیمان بود

پیاپی می کشد آه و به رخسار تو حیران بود

به من بُغض حسن می گفت سیلی از کسی خوردی

تو را با خود که می آورد اگر او را نمی بردی؟

60- باغبان در باغ بود و باغ را آتش زدند

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه