بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 1931

صفحه 1931

بلال ای آنکه محبوب خدایی

میان باغ گل نغمه سرایی

به هنگام اذانت جان حیدر

برای مرگ من بنما دعایی

تو که خود سالها افسرده بودی

ز جور مشرکان پژمرده بودی

«تو که می دانی درد تازیانه چیه دوران جاهلیت از مشرکین تازیانه ها خوردی درد سینه می دونی چه دردیه. سنگهای بزرگ داغ رو روی سینه ات می گذاشتند تا کفر بگی ولی می گفتی احد احد منهم می گفتم علی علی علی 1»

تو آگاهی ز درد دست زهرا

که چون من تازیانه خورده بودی

«گاهی که دشمنان می خواستند شدت عمل بیشتری

به خرج بدهند ریسمان به گردن بلال می انداختند و به دست بچه ها می دادند تا او را در کوچه ها بگردانند. 2»

99- ای بانوی روز جزا ، ای هم نفس مرتضی

مشخصات

مناسبت قبل از شهادت

سبک ولادتی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه