بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 2089

صفحه 2089

متن شعر

من که شکسته بال تر از هر کبوترم

باریده سنگ فتنه ز هر سوی بر سرم

معصومه را در آتش بیداد حد زدید

رفته ز یادتان که بهشت پیمبرم

اجری نخواست غیر مودت به دخترش

تا حدّ کُشت ظلم و ستم نیست باورم

ای تیغ های تشنه بگیرید در برم

من پیش مرگ غربت و غم های حیدرم

از دست های دست خدا بند وا کنید

ور نه کنار قبر پدر شکوه می برم

تا گیسوان خویش پریشان نکرده ام

بردار تیغ از سر آقا و سرورم

آید هر آن چه پیش به یک موی او قسم

با خود امام خویش سوی خانه می برم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه