بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 2128

صفحه 2128

در پیش چشم فاتح بدر و احد زدند

گه با غلاف تیغ و گهی تازیانه ات

حق داشتی خمیده شوی چون هلال ماه

ای کوه غصه های علی روی شانه ات

صد بار جان فشاندی و در یاری علی

دیدند باز جانب مسجد، روانه ات

ای حامی علی که گمان داشت شوهرت

با دست خویش دفن کند مخفیانه ات

وقتی که دست خصم به رویت بلند شد

افتاد لرزه بر بدن نازدانه ات

«میثم» سراغ قبر تو را می گرفت و دید

در قلب او بود حرم بی نشانه ات

3- امشب شب بی مادری زینب کبراست

مشخصات

مناسبت شهادت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه