بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 2263

صفحه 2263

نامهربان شده است مگر خانه دار من

روزی شکست بازویت از ضربت غلاف

حالا شکسته شد کمر ذوالفقار من

از دخترت مپرس فقط گریه می کند

من غمگسار اویم و او غمگسار من

دیگر ز میوه ی فدک تو نمی خورم

بعد از بنفشگیّ تنت ای بهار من

دارم سر مزار تو از حال می روم

حرفی بزن قرار بگیرم قرار من

حالا که رفتی از بر من لا اقل بخواه

از این مزار دور نیقتد مزار من

60- رفتی علی را تنها نمودی

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبک ولادتی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه