بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 2389

صفحه 2389

از درد پهلویت بگو کم گشته یا نه؟

بر داغهای

قلبم آمد داغ تازه

قنفذ که در زد بهر تشییع جنازه

وقتی که تشییع ترا از من شنیدند

مردم برای نبش قبرت می دویدند

دیدم ندارد صبر جای از جای جستم

دستمال جنگ بر روی پیشانیم بستم

گفتم که مرد نبش قبر همسرم کیست

امروز روز کوچه و زهرا زدن نیست

آری همه رفتند و من تنهاترینم

زهرای من تنهاترین مرد زمینم

143- مادرم شفا گرفته

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه