بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 2394

صفحه 2394

رسیده دست بی جانم به بازوی ورم کرده

به هجرت ناله کاری نیست جز مردن نمی باید

خدایا هر چه ریزم آب زخمت هم نمی آید

شکوفا گشته گل زخم غم دیرینه ات امشب

کفن خون گریه کرده بر من و بر سینه ات امشب

پرستوی ز پا افتاده و بشکشته بال من

تو که سر زیر پر بردی خبر داری زحال من

غمت زهرا نمی دانی چه بر روز من آورده

صدای خنده های قاتلت بیچاره ام کرده

ز داغت ای جوانمرگم حرامم گشته خوشحالی

من و این چادر خاکی من و این بستر خالی

146- آی مردم (2) علی از دنیاتون سیره

مشخصات

مناسبت بعد از شهادت

سبک ولادتی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه