بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 2807

صفحه 2807

زخم سرت همین که به شمشیر خنده زد

شمشیر ناله زد ز جگر گفت یا علی

فهمید داغ فاطمه را نیست التیام

شمشیر داد زخم دلت را شفا علی

گویی به شهر کوفه دل شب هنوز هم

آید صدای پای تو در کوچه ها علی

غیر از تو ای امام جوانمردی و وفا

کی داده است قاتل خود را غذا علی

جایی که دشمن از کرمت می شود خجل

کی دوست می رود ز درت نارضا علی

با نامه

ای سیاه تر از صبح روز حشر

«میثم» گرفته دامن مهر تو را علی

96- ای ابر مرد عالم خلقت

مشخصات

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه