بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 4167

صفحه 4167

حیف است، که ای زینت دامان پیمبر

بر نیزه، سرت، گرد، غریبانه بگیرد

حیف است، از آن زلف، که زهرا زده شانه

سر پنجه دشمن عوض شانه بگیرد

حیف است، که بر بوسه گه جد تو احمد

خاکستر و خون، روی تو ریحانه بگیرد

ویرانه بهانه است، که می خواست رقیه

از چهره تو، بوسه یتیمانه بگیرد

رخصت بده این مرغ دل زار علی را

تا در حرم محترمت لانه بگیرد

259- من آن شب خیز بیدارم زجان مشتاق دیدارم

مشخصات

مناسبت مدح و مرثیه

سبک ولادتی

قالب قصیده

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه