بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 4791

صفحه 4791

مهر، از دریای خون بگذشته و کرده غروب

ماه، تابد از فلک بر جسم عریان حسین

نیزه ها شمشیرها کردند جسمش چاک چاک

اسب ها دیگر چه می خواهند از جان حسین

نیست آثاری دگر از بوسه ی خون خدا

جای سیلی مانده بر رخسار طفلان حسین

همسر خولی نگه کن بر روی خاک تنور

اشک غربت می چکد از چشم گریان حسین

باغبان وحی، کو؟ تا بنگرد یک نیمروز

گشته پرپر، این همه گل از گلستان حسین

آتش از روز ولادت در درونش ریختند

«میثم» دلسوخته شد مرثیه خوان حسین

172- هر طرف هر دختری آواره بود

مشخصات

مناسبت عصر عاشورا

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه