بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 5770

صفحه 5770

تعداد استفاده 0

متن شعر

به تنگ آمد دلم از کینه ی منصور یا جدا

فلک بین با چه کس کرده مرا محشور یا جدا

نکرده شرم از روی تو در آن شام ظلمانی

نموده بی حیایی بر سرم مأمور یا جدا

پیاده ، سر برهنه ، از پی اسبش دوانیدم

به عذر اینکه من مأمورم و معذور یا جدا

دهد دشنام گاهی ، گه زند آتش سرایم را

عجب خوش داشتند حق تو را منظور یا جدا

ندانستم چه بُد تقصیر من کآخر پی قتلم

نهاده زهر کین در دانه ی انگور یا جدا

اگر خون بارم از دیده بجای اشک جا دارد

چو یاد آرم حسین و وقعه ی عاشور یا جدا

نمی گریم برای خود فغان دارم بر آن شاهی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه