بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 6569

صفحه 6569

کی ام من خاک خدّام درت یا حضرت هادی

که می گردد دلم دور سرت یا حضرت هادی

ز پا افتاده ای در محضرت یا حضرت هادی

قبولم کن به جان مادرت یا حضرت هادی

نمی دانم که بودم یا چه بودم یا کجا هستم

همین دانم که خاری در گلستان شما هستم

*****

شما دادید در عین سیاهی آبرو بر من

شما شستید جرمم را به آب رحمت از دامن

شما دادید جان تازه ام از مهر خود بر تن

شما از گلخن آوردید ما را جانب گلشن

شما خواندید از بهر عنایت خلق عالم را

مبادا دور سازید از درِ این خانه «میثم» را

*****

2- شب فراق امشب، سحر شد ای یاران

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه