بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 7096

صفحه 7096

زخم زبان ز هر که شنیدم نیامدی

طاقت ز دست دادم و صبرم، تمام شد

دل را به جای

جامه دریدم نیامدی

گفتی بسوز، سوختم از آتش فراق

گفتی بنال، ناله کشیدم نیامدی

دیگر میان خانه به دوشان عَلَم شدم

از بس که در قفات دویدم نیامدی

دندان نهاده بر جگر و صبر کرده ام

پیوسته پشت دست گزیدم نیامدی

من «میثمم» که مانده ز درد فراق تو

روز سیاه و موی سفیدم نیامدی

117- سال ها سوخته ام تا شررم گردانی

مشخصات

مناسبت مدح و مرثیه

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه