بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 7197

صفحه 7197

هر چند دل اسیر گناه و جنایت است

وز شرم می کشد خجالتی از فکر جمعه ها

کرده دراز دست گدایی به سوی تو

شاید دخیل شود که رسد سوی جمعه ها

از شنبه فکر می کُشدم فکر انتظار

تا عصر پنج شنبه و شب های جمعه ها

ای دل غمین مباش که منجی ز ره رسد

سر می رسد فراق، وصال است جمعه ها

گفتند صبح جمعه بیاید امام عصر

تا لنگ ظهر ما همه خوابیم جمعه ها

این جمعه هم گذشت و غزل نا تمام ماند

حالا چقدر دلخورم از عصر جمعه ها

تنها دلم خوش است کنم گریه بر حسین

در سائلان هیئتمان شام جمعه ها

185- کیم که با تو کنم گفتگو عزیز دلم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه