بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 7210

صفحه 7210

بیا پا بر سرم بگذار تا خاک درت گردم

غبارم کن، به بادم ده، بگو دور سرت گردم

اگر چه کم تر از سنگم، بیا آیینه ام گردان

که یک شب رو به رو با روی ازگل بهترت گردم

به جای آنکه باشم کوه آتش، هیزم خشکم

سرا پا آتشم کن تا مگر خاکسترت گردم

نگاهم مرده،ای چشم خدا، اینک نگاهم کن

که هر دم زنده از فیض نگاه دیگرت گردم

نه من آن قدر دارم تا شوم خاک سپاه تو

مگر خاکم کنی تا پایمال لشکرت گردم

غبارم کن که از جا خیزم و بر پات بنشینم

نسیمم کن که دور قبر زهرا مادرت گردم

اگر ازصحنه گیتی کنی محوم، چه غم دارم؟

نیاید لحظه ای

بر من که محو از خاطرت گردم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه