بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 7222

صفحه 7222

متن شعر

صبرم به کوتهی زد و غیبت مدید شد

از بس نیامدی دل من نا اُمید شد

نازم به نام معجزه خیزت که بارها

بر قفل مشکلات دو عالم کلید شد

مولا بیا که صبح همین جمعه مرد و زن

با یکدگر به خنده بگویند عید شد

شکر خدا که با همه ی روسیاهیم

در آستان عشق تو مویم سپید شد

بیت صبا کهنه بنای فساد نو

هر روز یک گناه به سبک جدید شد

از بسکه بین خلق تباهی رواج یافت

از بام شهر ابر کرم ناپدید شد

201- تو از سر تا قدم حُسن خدایی، دوستت دارم

مشخصات

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه