بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 7957

صفحه 7957

*****

همه دیدند که قنداقه ی عباس بود بر سر دست اسد ا...، چو خورشید که گیرد به بغل ماه و زند بوسه به پیشانی و دستش،

پس از آن یاد کند در شب میلاد وی از صبح الستش که فدای پسر فاطمه گردد سر و جان و تن و دستش، وَ کند یاد علمداری و سقائی و فرماندهی کل قوایش، ادب و عشق و وفایش، شرف و صدق و صفایش، به زمین آمدن از عرش خدا، قامت رعنا و رسایش، عجبا دید در آن چهره همه واقعه ی کرببلا را

*****

ای نبی خوی و علی صولت و زهرا صفت، آیینه ی حلم حسن و دیده بیدار حسینی، تویی آن ماه که خود غرق در انور حسینی، نه فقط در شب عاشور و صف کرببلا، کز شب میلاد گرفتار حسینی، همه جا یار حسینی، پسر شیر خدایی و علمدار حسینی، تو ابوفاضل و فرمانده ی انصار حسینی، ز خداوند و ملایک ز رسولان و امامان و شهیدان الهی، همه دم باد درودت، همه جا باد سلامت که رساندی به کمال از ادب و غیرت و جانبازی خود دوستی و عشق و وفا را

*****

تو یم غیرت و ایثار و وفائی که پیمبر به تو نازد، تو به بی دستی خود دست خدائی که علی ساقی کوثر به تو نازد، تویی عباس که صدیقه ی اطهر به تو نازد، حسن آن حجت داور به تو نازد، تو همان یار حسینی که حسین بن علی در صف محشر به تو نازد، تو همان میر سپاهی که همانا علی اکبر به تو نازد، تویی آن ساقی بی آب که حتی علی اصغر به تو نازد، پسر ام بنین استی و بیش از همه مادر به تو نازد، که تو کردی به صف کرببلا یاری مصباح هدی را

*****

تو

همان ماه بنی هاشم و شمع شهدائی، تو به دریای عطش با جگر تشنه ی خود آب بقائی، تو کنار حرم خون خدا صاحب ایوان طلائی، تو به بی دستی خود از همگان عقده گشائی، تو فراتر ز تمام شهدا روز جزائی، حرمت، علقمه، خود کعبه ی ارباب دعایی، تو حسین دگر فاطمه، تو خون خدایی، به خدا صاحب لطف و کرم و جود و سخائی، تو همان باب حوائج، تو همان بحر عطائی، تو امید همه عالم تو چراغ ره مائی، تو علمداری و فرمانده ی کل شهدائی، چه شود دست بگیری ز کرم «میثم» افتاده ز پا را؟

*****

229- ای نخل ادب ثمر مبارک

مشخصات

مناسبت ولادت

سبک مرثیه

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه