بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 8087

صفحه 8087

شاعر ناشناس

منبع غزل مرثیه 89

تعداد استفاده 0

متن شعر

مردم کوفه منتظر بودند

دستهاشان پر از تهاجم سنگ

کاروانی اسیر می

آمد

سخت آشفته از کشاکش جنگ

*****

کاروان خسته، کاروان زخمی

کاروان از غروب بر می گشت

مردها روی نیزه و زنها

چشمشان لحظه لحظه تر می گشت

*****

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه